بي تو              

Wednesday, June 11, 2008

گو همه دشنام گو کز لب شیرین دعاست

انقدر خوشحالم كه حد ندارد...ام‌شب تا نيمه‌ي شب در دفتر آموزش‌گاه موسيقي دوستي بوديم كه از قضا از فعالان موسيقي كشور است...پسر خوش‌ذوق و با سوادي‌ست...به او پيش‌نهاد نگارش زنده‌گي‌نامه بنيامين را به شوخي و به جد زنده‌گي‌نامه نامجو را دادم...از او نظر خواستم راجع به كم و كيف آثار نامجو و او بي هيچ روده‌درازي و در نهايت ذوق ، كارهاي وي را به «حقه‌هاي سينمايي» تشبيه كرد و از قضا يك كاري ديگر گذاشت كه براي به‌تر فهميدن حرف‌اش كه سخت لذت بردم...خاصه آن‌كه اين دوست عزيزمان با نازك‌خيالي لحظه به لحظه اثر را نيز تحليل كرد...

تحريرها و كلمات را دقت كنيد كه چه‌گونه همانند حروف كه كرسي‌هاي خوش‌نويسي را در هم مي‌نوردند و لابه‌لاي هم مي‌دوند تا تصويري جان‌دار و سلسله‌وار از سياه‌مشق «سلسله‌ي موي دوست» را نشان‌مان دهند؟...دست‌مريزاد به هرچه خلاقيت اين‌چنيني‌ست...

آلبوم « سیاه مشق» اثر «مهدي آذرسینا» / آواز «علیرضا شاه محمدي»


ببينيد با سعدي نازنين چه مي‌كند؟...چند سال پيش‌تر از نامجو؟

سياه‌مشق

سلسله‌ي موي دوست حلقه‌ي دام بلاست
هر كه درين حلقه ني‌ست فارغ از اين ماجراست


گر بنوازي به لطف ور بگدازي به قهر
حكم تو بر من روان زجر تو بر من رواست .
.
.
.
يك يادداشت معركه از دوست عزيزم آرش...واقعا جداي از دوستي كيف كردم...دست مريزاد...دست مريزاد...دست مريزاد