بي تو              

Saturday, May 31, 2008

OlD boY

پارك چون ووك دركره جنوبي بسيار مشهور است و بيش از هرچيزي با سه گانه‌ي انتقام شهره است...يكي از اين فيلم‌ها يعني old boy داستان شخصي‌ست كه پس از مستي بسيار و مزاحمت براي زني سر از بازداشت‌گاه موقت درمي‌آورد...اما به‌طور مرموزي با هيپنوتيزم چشم باز مي‌كند و خود را در برج بزرگي اسير مي‌يابد...15 سال حبس...حالا او آزاد شده است و در پي يافتن مسبب تمام اين بدبختي‌ها و ضمناً زن و فرزند خويش نيز هست...در طول مسير با دختر جواني مواجه مي‌شود كه او را بسيار كمك مي‌كند...دختر جوان به او دل مي‌بازد...شخص ديگري همواره آن‌ها را دنبال مي‌كند...از جستجوي آن‌ها آگاه است...تعقيب‌شان مي‌كند...تهديدشان مي‌كند...آزارشان مي‌دهد...و كسي‌كه آن‌ها را كمك مي‌كند نيز مي‌كشد...در نهايت همه‌چيز با يك آلبوم عكس افشا مي‌شود...زني كه «او دائه‌سو» براي بازكردن گره به دنبال اوست...يعني همسر خودش ، مادر دختري‌ست كه حالا براي خود دختر زيبايي شده است...دختري كه دل به پدر خود باخته است...پدر با فهميدن اين داستان دردناك زبان خود را با قيچي قطع مي‌كند...مردي‌كه تمام اين‌سال‌ها او را آزار داده بوده‌است...تداعي دوباره‌ي خاطره‌ي تلخ خودكشي زن محبوب‌اش كه در واقع زن دائه‌سو بوده‌است، باعث خلاصي‌ او از اين رنج چندين‌ساله مي‌شود و با گلوله‌اي مغز خود را متلاشي مي‌كند...دائه‌سو به طبيعت پناه مي‌برد...و سعي مي‌كند دوباره با هيپنوتيزم تمام اين خاطرات تلخ را از صفحه‌ي ذهن خود پاك كند...

اين فيلم در جشن‌واره‌ي كن بسيار تحسين شده است و يكي از طرف‌داران اصلي آن كوئنتين تارانتينو بوده است...به‌نظرم نام «او دائه‌سو» قرار است ما را به ياد اوديپ بيندازد...اوديپ چشم خود را كور كرد و دائه‌سو زبان از كام برگرفت...داستان‌اي مدرن‌ و هزارلايه...

پيش‌رفت سينماي هنگ‌كنگ و در كنار آن سينماي كره‌جنوبي بسيار چشم‌گير بوده است...و پارك چون ووك يكي از اين كارگردانان و نويسنده‌گان كاربلد است كه توانسته سينماي خود را حتا بدون زير نويس به من مخاطب ناآشنا به سينماي او تحميل كند...ديدن فيلم‌هاي او را از دست ندهيد.

در حاشيه:

تازه نسخه جديد trial بابيلون 7 را نصب كرده بودم و داشتم تست مي‌كردم...از طرفي به دنبال اطلاعات بيش‌تر راجع به پارك چون ووك بودم و صفحه‌اي از اطلاعات راجع به او مقابلم باز بود كه بازي كردن با موس روي متن همانا و انتخاب بخشي از متن براي ترجمه همانا...ترجمه به عربي بود...خب...ببينيم فارسي هم دارد؟...بله فارسي هم دارد...خودتان ملاحظه بفرماييد:

Dae-su makes numerous attempts to escape and to commit suicide, but they all end up in failure. All the while Dae-su asks himself what made a man hate him so much enough to imprison him without any reason. While suffering from his debacle, Dae-su becomes shocked when he watches the news and hears that his beloved wife was brutally murdered. At this very moment, Dae-su swears to take revenge on the man who destroyed his happy life.

ترجمه:

Su كوششهاى فروانى مىسازد ولي all آنها در شكست خاتمه مىيابند. All او لحظه Dae-su خود او what چه‌اى مردى. Su بهت زده مىشود وقتى كه او خبر را مراقب است و از شكست او مىشنود كه زن او محبوب وحشيانه به قتل رسانده شد. اين كاملا دم Dae-su كه انتقام بر مرد كه زندگي او شاد را.