بي تو              

Sunday, March 1, 2009

Detour into the straight

اين‌روزها من در داستان‌هايي كه در پيش است ترجيح مي‌دهم به تماشا بنشينم...دستان خويش بر زير چانه و ياد بگيرم...بياموزم...بياموزانم...اما سكوت مي‌كنم...سكوت مي‌كنم...ياد مي‌گيرم كه عشق‌ام را دوست داشته باشم...مي‌آموزم از عشق‌ام عذر بخواهم...ياد مي‌گيرم به عشق‌ام بگويم: تا هميشه دوست‌ات دارم و اغلب مي‌بوسم‌ات...
.
.
.
فكرش را بكن بي‌بي‌سي فارسي اگر كاملاً دست بر و بچه‌هاي وب‌لاگ‌نويس بيفتد چه خوب مي‌شود...

كافه 78 يادش به‌خير...روزنامه‌هاي ما يادش به‌خير...چلچراغ يادش به‌خير...همشهري جوان يادش به‌خير...

هنوز يادم نمي‌رود آن سفر گردش‌گري يكي از اين وب‌لاگ‌نويسان را كه مانند كريستوف كلمب جنوب تهران را كشف كرد و مشتي عكس از طبيعت وحشي سه‌راه‌آذري و امام‌زاده حسن و قس‌علي‌هكذا توي وب‌لاگ‌اش كار كرد...اين خانم محترم بعدها در يك سفر آموزشي-زيارتي به كشور مهد دموكراسي! سوئد بيش‌تر آموخت به اكتشاف بپردازد...فكرش را بكن همين خانم ، مدير يك بخش مهم تله‌ويزيون بي‌بي‌سي فارسي بشود...هيچ بعيد ني‌ست...

مافياي بخش فارسي راديو دوي‌چه‌وله كه هميشه در مسابقات‌اش خودش را خوب نشان داده است...چه‌را در تله‌ويزيون فارسي بي‌بي‌سي اين اتفاق نيفتد...من كه خوش‌بين‌ام...

راستش خيلي دوست داشتم نسبت به بي‌بي‌سي‌ فارسي خوش‌بين نباشم...اما بعيد مي‌دانم اين تله‌ويزيون هم مانند بخش فارسي راديو دوي‌چه‌وله هم به انحراف كشيده نشود...

بعيد مي‌دانم مافياي ميان‌‌مايه‌گان پر سابقه‌ي سياحان جنوب ، عن‌قريب سرنوشت‌هاي ديگري را نيز تجربه نكنند...

پس، پيش به‌سوي كيفيت ايراني...
.
.
.
اين‌روزها من در داستان‌هايي كه در پيش است ترجيح مي‌دهم به تماشا بنشينم...دستان خويش بر زير چانه و ياد بگيرم...بياموزم...بياموزانم...اما سكوت مي‌كنم...سكوت مي‌كنم...ياد مي‌گيرم كه عشق‌ام را دوست داشته باشم...مي‌آموزم از عشق‌ام عذر بخواهم...ياد مي‌گيرم به عشق‌ام بگويم: تا هميشه دوست‌ات دارم و اغلب مي‌بوسم‌ات...