[...]
برای تو و خویش چشمانی آرزو میکنم
که چراغها و نشانهها را در ظلماتمان ببیند
گوشی که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان بشنود
برای تو و خویش ،
روحی که اینهمه را در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزهایی که به بندمان کشیده است
سخن بگوییم
مارگوت بیکل.
.
.
[+]
که چراغها و نشانهها را در ظلماتمان ببیند
گوشی که صداها و شناسهها را
در بیهوشیمان بشنود
برای تو و خویش ،
روحی که اینهمه را در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزهایی که به بندمان کشیده است
سخن بگوییم
مارگوت بیکل.
.
.
[+]