intelligence network
سال 1950: داستان یک چمدان ، یک اعتماد به یک زن و دهنلقی دختر به دوست پسر و خبر رسانی دوست پسر به کوندهرا و در نهایت ، جاسوسی میلان کوندهرا برای پلیس چکسلواکی و لو دادن میروسلاو دیووراچک.
محکومیت اولیه میروسلاو دیووراچک 22 سال زندان و سپس تخفیف به 14سال کار اجباری در معادن اورانیوم است. نه تنها این پوست پیاز کنده نشد که بدتر ، آقای نویسنده 79 ساله از این خبر تکاندهنده به «ترور نویسنده» یاد کردند.
تا به امروز بر اساس نظر میروسلاو کسی که میتوانسته او را لو بدهد همان دختری بوده که در سربازخانه میدیده است...او اکنون در سوئد زندهگی میکند و کوندهرا هم در فرانسه.
سال 2006 سال گونتر گراس بود...اواخر امسال یعنی سال 2008 هم سال بخت کوندهرا ست...منتظر میمانیم تا 2010 و یک افشاگری دیگر و البته هنرمندانهتر.
شروع به کار کوندهرا از 24 سالهگی با چاپ دفتر شعری به سبک اشعار استالینی با نام «انسان، باغی پهناور» بود. یعنی در سال 1953 سه سال پس از لودادهگی . عضو حزب کمونیست میشود. سال 1968 با انتشار رومان «شوخی» به اپوزیسیون میپیوندد. سال 1968 نیروهای پیمان ورشو، چکسلواکی را مورد هجوم قرار میدهند، کوندهرا در فهرست نویسندهگان ممنوعه قرار میگیرد. سال 1970 شغل اش را از دست میدهد و تنها به مدت 5 سال از حقالتألیف ترجمه آثارش امورات خود را میگذراند. و سپس راهی غربت یعنی فرانسه میشود.
آی پیتر هاندکه جان...کجایی رفیق؟...
محکومیت اولیه میروسلاو دیووراچک 22 سال زندان و سپس تخفیف به 14سال کار اجباری در معادن اورانیوم است. نه تنها این پوست پیاز کنده نشد که بدتر ، آقای نویسنده 79 ساله از این خبر تکاندهنده به «ترور نویسنده» یاد کردند.
تا به امروز بر اساس نظر میروسلاو کسی که میتوانسته او را لو بدهد همان دختری بوده که در سربازخانه میدیده است...او اکنون در سوئد زندهگی میکند و کوندهرا هم در فرانسه.
سال 2006 سال گونتر گراس بود...اواخر امسال یعنی سال 2008 هم سال بخت کوندهرا ست...منتظر میمانیم تا 2010 و یک افشاگری دیگر و البته هنرمندانهتر.
شروع به کار کوندهرا از 24 سالهگی با چاپ دفتر شعری به سبک اشعار استالینی با نام «انسان، باغی پهناور» بود. یعنی در سال 1953 سه سال پس از لودادهگی . عضو حزب کمونیست میشود. سال 1968 با انتشار رومان «شوخی» به اپوزیسیون میپیوندد. سال 1968 نیروهای پیمان ورشو، چکسلواکی را مورد هجوم قرار میدهند، کوندهرا در فهرست نویسندهگان ممنوعه قرار میگیرد. سال 1970 شغل اش را از دست میدهد و تنها به مدت 5 سال از حقالتألیف ترجمه آثارش امورات خود را میگذراند. و سپس راهی غربت یعنی فرانسه میشود.
آی پیتر هاندکه جان...کجایی رفیق؟...