بي تو              

Monday, October 13, 2008

نشت معنا

سینمای مانی حقیقی متعلق به دنیای ابزورد است...ابزورد کم‌‌‌گویی زیاد دارد...زیاد طفره می‌رود...زیاد متظاهر است...زیاد از فلسفه می‌گریزد...زیاد فلسفی‌ست...زیاد تفسیر می‌خورد...زیاد تحلیل بالا می‌آورد...دنیای مانی حقیقی در همان کتاب «این یک چپق نی‌ست» خلاصه می شود...فیلم «آبادان» او پس از جرواجر شدن‌های مکرر زیر دستان ممیزی باز هم در محاق ممنوعیت ماند...هراس از چیستی آن‌را به رخ کشید...در همان‌روزها با خنده‌های شیطنت‌بار‌ خویش به مصاحبه‌گر گفت: هرجای فیلم مرا بزنند و ببرند باز فیلم من قابل نمایش است...آیا این جز مقاومت مدنی و از جنس ابزورد آن با سان‌سور است؟...مانی حقیقی با فیلم «کارگران مشغول کارند» ، نشان داد چه‌قدر به فضای سینمای کیارستمی علاقه‌مند است...و چه‌قدر به بازسازی جاده‌های پیچ‌درپیج او علاقه‌مند است...اما طرح کیارستمی سوای داستان ابزورد مانی حقیقی‌ست...«هیچ سپید» کیارستمی جرقه‌ای پرتکاپو می‌زند تا برسد به «هیچ مثبت» نی‌چه‌ای مانی حقیقی.

کارگران مشغول کارند موقعیت جفنگ انقلاب ایران را ترسیم می‌کند...هرکس به بهانه‌ای شخصی و به‌دور از هرگونه تحلیل روان‌شناختی-اجتماعی سنگ‌ای را به مبارزه می‌طلبد...سنگی که ابدا بر سر راه نی‌ست و آبی را سد نکرده‌است و هیچ مزاحمت‌ای ندارد...اما سماجت و پوززنی برای از سرراه برداشتن موقعیت تراژیک یک استوره را وارونه می‌کند...حالا سنگ سیزیفوس خود شخصیت پیدا می‌کند...این سیزیفوس است که کوتاه نمی‌آید...نه برای بالا بردن سنگی که اکنون برای واژگون کردن آن از بلندی...

مانی حقیقی روزنه‌های ریزی می‌گشاید برای نشت معنا...با این‌که می‌‌دانیم دنیای ابزورد محکمه‌ی دیکتاتوری نشانه‌ها و معناهاست.

دنیای مانی حقیقی خودش خودش را نقض می‌کند...دنیای کوبیک مانی حقیقی نماهای شکسته و درهم‌جوشیده‌ی واقعیت است که حالا خود باید به چیدن‌اش همت کنی...شک نکن این چیدن از جنس جورچین نی‌ست.