بي تو              

Tuesday, December 9, 2008

خداوندا ما را آچ‌مز بفرما

نظام جمهوری عزیز اسلامی بسیار سنجیده و حساب‌شده دست به مهره می‌شود...خوب می‌داند چه‌کس چه‌موقع باید باشد و چه‌کس که‌ی باید برود...حتی حذف به قرینه‌ی هستی هم دارد...بنای تفکر این نظام بر هستن است...بر بودن به هر بهایی...یکی از کارگزاران «بودن» و از عمله‌جات طرب این نظام و از نیروهای پیاده‌ی مزدور و اجیرشده و یکی از این نیروهای مخلص! ، مسعود دهنمکی ست...با دقت این جملات را بخوانید:

شاید یکی از شگفتی های برخی حضور دو روزنامه نگار با گرایش سیاسی متفاوت در کادر اخراجی ها باشد.اما اساسا پیام فیلم وحدت ملی است و.همینطور که بین بازیگران وسایر عوامل نیز این گوناگونی عوامل دیده می شوند اما همه برای یک هدف کار می کنند.
کما اینکه حضور میهمانان در پشت صحنه این تنوع حامیان اخراجی ها و پیام انسانی آن را تداعی می کند
.
.
.
اما من با خود عهد کرده‌ام مسعود خان دهنمکی را یک لحظه نگذارم به رویای خوش تبدیل شود...او که نماد فراموشی این ملت است...این ملت شریفی که شعارشان چنین است...
فراموش کن وگرنه پوست‌اش را بکن...
که خوش‌بختانه همیشه گزینه نخست را برمی‌گزینند...و خدا نکند بر مسند قضا بنشینند ، به خادم و مخدوم رحم نمی‌آورد و همه را به یک چشم لوچ سیاست می‌کنند...
اما من تا بتوانم نمی‌گذارم دهنمکی و دهنمکیسم به این راحتی بر رگ ‌خواب ملت شریف‌مان واسرنگ بروند...
نگاهی به اوضاع ممکلت بینداز...چه زمان‌ها را آرزو داشته‌ایم؟...درست همان لحظات نکبت‌ای که به آچ‌مز می‌شناسیم...