بي تو              

Sunday, December 7, 2008

بازگشت

خود به خود هر فیلم‌ای با بچه‌ها می‌بینم وسط-اش می‌گویم: این‌جا را داشته باشید...آخرش یه چیزی می‌خوام راجع به کنعان بگم...بس‌که این فیلم حرص مرا درآورد و حال گرفت...
.
.
.
«میشائیل هانه‌که» فیلمی دارد...خب برای من که تمام کارهای این کارگردان را مرور کرده‌ام بد نی‌ست مرور دوباره‌ی نام‌اش...به نام «پنهان»...به جدم اگر شوخی بخواهم بکنم...جدای از سادومازوخیسم فضاهای ابزورد آن...همانند دیگر کارهای هانه‌که...یک چیز اضافه دارد...یک پنهان‌کاری اضافه دارد که آقای مانی حقیقی و دوستان ایرانی ما باید یادش بگیرند...حالا این فیلم را با «بازی‌های مسخره»‌ مقایسه کنید...ته ته‌اش یک «ماجرای باغ‌وحش» ادوارد البی مگر نی‌ست؟...هانه‌که اصراری ندارد دستور زبان جدیدی بیافریند و حتی می‌توانی به جرأت بگویی کارگردان شاه‌کاری نی‌ست...اما از همین تعریف خودش نه بیرون می‌زند و نه آب می‌رود...دیدن کارهای هانه‌که مرا به یاد هارولد پینتر و الگوی بازی‌دادن می‌اندازد...او بی‌خود سراغ الفریده یلی‌نه‌ک نیهیلیست ابزوردنویس نمی‌رود
.
.
.
نه، دور از شوخی...شما فیلم بازگشت «آلمادوآر» را دیده‌اید؟...به‌نظر شما ربطی به کنعان ندارد؟...دقت کرده‌اید که هیچ عنصری در این داستان ِولنگ و واز ِاسپانیایی (از نواده‌گان سروانتس) بی‌راه و بی‌ربط نی‌ست؟...اجزاء این فیلم به شدت به هم مربوطند...
.
.
.
مقایسه فیلم معرکه‌ی «فیل» با فیلم متظاهرانه‌‌ی 21 گرم...

حالا همین فیل را با نسخه‌ی زیراکسی استرالیایی 2:37 مقایسه کنید...فکر می‌کنید چه‌را آن‌ فیلم انقدر شبیه به فیلم گاس ون سنت ساخته شده‌است؟...
.
.
.
راستی معجزات هزاره سوم‌ای همین‌طوراز در و دیوار می‌بارد:
پس از سردبیری رضا رشیدپور در روزنامه‌ای فرهنگی

دکتر افشین یداللهی مجری سینما چهار می‌شود...

از مهران مدیری به‌عنوان (لابد) سفیر صلح و میانجی هسته‌ای برای سفر به عراق از سوی هم‌سر رییس‌جمهور عراق به آن کشور دعوت می‌شود...


خب می‌ماند انشاء‌الله اعلام برائت «هیث لجر» معرکه در «کوهستان بروک‌بک» از بازی آب‌کش شده‌ی فیلم خنک «شوالیه‌ی سیاه»...

چه می‌دانم خودتان یک‌چیزی ردیف کنید دیگر...