LITERAL THE SAME ONE
برای آنانکه شقیقههای همیشه در مضیقه دارند خوب است. درمضیقه ، بسکه هرچیز مربوط و نامربوط-ای از انگشت سبابهی جوانمرگ بگیر تا انگشت شست مرحوم و انگشت اشارهی قُدّس سِرُّه به آن حواله دادهاند...برای آنانکه غرور میهنی و ملیشان را در کاخهای بابل و اسرار زبان میدانند...برای آنانکه حقارت خود را در لغات محقق میدانند...هنوز به آن ذوق خندهدار شاعر کمرشکن میخندم که «مَزگِت» ساسانی الدنگ را مقدم بر مَسجــِد مومن مزور میدانست...شاید برای اینکه مزگت همان مسجد دور از آب همیشه آباد بود...و مسجد همیشه محتاج لولهنگ بود...و هیچگاه خودکفا نبود...
بدا به حال ما که شعرایمان همه فیلسوفاند...همه زبانداناند...و فیلسوفان ما همه کلثومننهاند....همه مشقربوناند...
برای تقویت زبان...جملات و اصطلاحات جالب انگلیسی به فارسی و برعکس.
دیدهای؟
- Punch you so hard that electricity will come out of your eyes
(چنان بزنم که برق از چشمات بپره!)
- Snake Venom
(زهر مار!)
- Pain without a cure
(درد بیدرمون!)
- You have seen camel; you haven’t seen
(شتر دیدی ندیدی.)
- I’ll make you one with the wall
(با دیوار یکیت میکنم)
- I will take out your father
(پدرتُ در میآرم)
- Ghosts of your stomach!
(ارواح شکمات!)
- his/her donkey passed the bridge
(خرش از پل گذشت)
- his/her head is playing with his tail
(سرش با دماش بازی میکنه!)
- his/her head is playing with his/her ass
(سرش با کوناش بازی میکنه!)
- Happiness has hit you under your stomach
(خوشی زده زیر دلات!)
- Punch you so hard that electricity will jump of your eyes
(چنان بزنم که برق از چشمهات بپره!)
- he/she thinks he has fallen out of an elephant’s nose
(فکر میکنه از دماغ فیل افتاده؟)
- Your step on my couple balls of eyes
بدا به حال ما که شعرایمان همه فیلسوفاند...همه زبانداناند...و فیلسوفان ما همه کلثومننهاند....همه مشقربوناند...
برای تقویت زبان...جملات و اصطلاحات جالب انگلیسی به فارسی و برعکس.
دیدهای؟
- Punch you so hard that electricity will come out of your eyes
(چنان بزنم که برق از چشمات بپره!)
- Snake Venom
(زهر مار!)
- Pain without a cure
(درد بیدرمون!)
- You have seen camel; you haven’t seen
(شتر دیدی ندیدی.)
- I’ll make you one with the wall
(با دیوار یکیت میکنم)
- I will take out your father
(پدرتُ در میآرم)
- Ghosts of your stomach!
(ارواح شکمات!)
- his/her donkey passed the bridge
(خرش از پل گذشت)
- his/her head is playing with his tail
(سرش با دماش بازی میکنه!)
- his/her head is playing with his/her ass
(سرش با کوناش بازی میکنه!)
- Happiness has hit you under your stomach
(خوشی زده زیر دلات!)
- Punch you so hard that electricity will jump of your eyes
(چنان بزنم که برق از چشمهات بپره!)
- he/she thinks he has fallen out of an elephant’s nose
(فکر میکنه از دماغ فیل افتاده؟)
- Your step on my couple balls of eyes
(قدمات روی جفت تخم چشمهام!)
- Don’t drop worms
(کرم نریز!)
- Don’t put watermelon under my arms
(هندونه زیر بغلم نده!)
- I wanted to see who my nosey person is
(میخواستم ببینم فضولام کیه)
- Don’t look at me left left
(بهم چپ چپ نگاه نکن )
- The door to the pot is open, where is the integrity of the cat?
(در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته؟)
- You can’t ride a camel bending-bending
(شتر سواری دولا دولا نمیشه)
- Blind cat
(گربه کوره!)
- Burnt father
(پدر سوخته!)
- His/her mouth still smells like milk
(هنوز دهناش بوی شیر میده!)
- I haven’t said anything to his/ her and he/she has grown a tongue
(هیچچی بهش نگفتم، زبون در آورده)
- I hope your eyes go blind
(چشمات کور!)
- One is too little, two is sad, the third is sure
(یکی کمه دوتا غمه سومای خاطر جمعه.)
- Don’t be tired (خسته نباشی!)
- No daddy (نه بابا)
- Go daddy ( برو بابا)
- his/her stomach is happy
(دلاش خوشه.)
- Stomach to stomach has a path
(دل به دل راه داره!)
- he/she was stuck between the earth and the sky.
(مونده بود بین زمین و آسمون.)
- he/she was hang on between the earth and the heaven
(مونده بود بین زمین و آسمون.)
- he/she put a finishing stone
(سنگ تمام گذاشت)
- His/her health is a ball
(حالاش توپه)
- May God never subtract you from brotherhood?
(خدا از برادری کمات نکنه!)
- My stomach became a kebab
(دلم کباب شد!)
- (در برخی نسخ کباب ترکی یا همان شیش کباب هم آمده است.)
My stomach became a Shish Kebab
- Don’t drop worms
(کرم نریز!)
- Don’t put watermelon under my arms
(هندونه زیر بغلم نده!)
- I wanted to see who my nosey person is
(میخواستم ببینم فضولام کیه)
- Don’t look at me left left
(بهم چپ چپ نگاه نکن )
- The door to the pot is open, where is the integrity of the cat?
(در دیزی بازه حیای گربه کجا رفته؟)
- You can’t ride a camel bending-bending
(شتر سواری دولا دولا نمیشه)
- Blind cat
(گربه کوره!)
- Burnt father
(پدر سوخته!)
- His/her mouth still smells like milk
(هنوز دهناش بوی شیر میده!)
- I haven’t said anything to his/ her and he/she has grown a tongue
(هیچچی بهش نگفتم، زبون در آورده)
- I hope your eyes go blind
(چشمات کور!)
- One is too little, two is sad, the third is sure
(یکی کمه دوتا غمه سومای خاطر جمعه.)
- Don’t be tired (خسته نباشی!)
- No daddy (نه بابا)
- Go daddy ( برو بابا)
- his/her stomach is happy
(دلاش خوشه.)
- Stomach to stomach has a path
(دل به دل راه داره!)
- he/she was stuck between the earth and the sky.
(مونده بود بین زمین و آسمون.)
- he/she was hang on between the earth and the heaven
(مونده بود بین زمین و آسمون.)
- he/she put a finishing stone
(سنگ تمام گذاشت)
- His/her health is a ball
(حالاش توپه)
- May God never subtract you from brotherhood?
(خدا از برادری کمات نکنه!)
- My stomach became a kebab
(دلم کباب شد!)
- (در برخی نسخ کباب ترکی یا همان شیش کباب هم آمده است.)
My stomach became a Shish Kebab