شمايل پارسونز
اولين روزهايي كه زمزمهي ورود آزاد موسيقي فرهنگ ناپاك غرب به مشام رسيد ، همراه شد با يك تير چند نشان زدنهاي من ...به تماشاي تازهترين فيلمها ميرفتم...چند ، توركزبان با پيرهنهاي بنفش و كمربند سفيد و شلوارهاي مشكي فاستوني شيش پيلي و خمرهاي و مدل موي الويس ، دستان به زير آغوش فرو برده بودند و هركس بر سر و وضع آنان مكث ميكرد ، دستان او راهنماي پسكوچههايي بود تا انتخاب كني كدامين را... پچپچههاي نوار-عكس-پاسور مقابل سينماهاي راستهي انقلاب و جلوي شهرداري/توپخانه تو را به حريم آلبومهاي تقلبي جديد دعوت ميكرد و من يكبار زخم خريد آلبوم « شيطون بلاي » اندي-كورس به جاي اولين آلبوم « سولوي » «توماس اندرس» به ماتحتام فرو رفته بود...همانروزها كه جماعت بهسوي اجناس تاناكورا هجوم ميآوردند...همانروزها نوارفروشيها ، آلبومهايي نامآشنا نه براي هركس ، بر روي كاستهاي صد توماناي طاها ضبط كرده بودند (اولين نسل نواركاست كه هنوز توپي مغزي يا همان نوار مغناطيس آن از كشورهاي دستهزارم ميآمد) و بازار ضبط كاستبهكاست داغ داغ بود...و ما نوارهاي قاچاق خود را به مغازههاي آشنا ميبرديم تا برامان ضبط بزند...صاحب مغازه ، توي طاقچهي پشت ويترين خود براي مشتريان ويژهاش آلبومهاي ويژهاي كنار داشت...
آلن پارسونز ، مهندس صدايي بود كه با گروههاي بزرگاي همكاري داشت و از قضا مهندسي آلبوم شاهكار بيتلها ، آخرين آلبوم گروه كه به سرنوشت دردناكاي دچار آمد...آلبوم (abbey road) و يا مهندسي مشهورترين و پيچيدهترين آلبوم پرنخوتترين گروه تاريخ موسيقي بريتانيا كه رگ روشنفكري ايرانيان را به خواب خويش فرو برد...آلبوم The Dark Side of the Moon كه آنروزها فقط قطعهي كوتاه time آنرا به موهبت صبحهاي زود راديو با نام « تقويم تاريخ » ميشناختيم...مديريت ضبط و مهندسي صداي آن آلبوم نيز با آلن پارسونز بود كه پر از پيچيدهگيهاي غيرملموس تنظيم و مونتاژ بود...
اولين آلبوم آلن پارسونز همانروزهايي بيرون آمد كه آثار ژان ميشل ژار روي كاست هاي بينام و نشان تكثير ميشد به نام نوار اكسيژن...و تمام اين خطشكنيها را مديون تلهوزيون و پخش آثاري از اين دست به بهانهي تصاوير ماهوارهاي (ديدنيها) كه بخشي از اين آثار بعدها به ديدنيها معروف شد و يا پخش برخي بر روي صحنههاي ورزشي و نيز به لطف سريالهاي پربينندهي مبارزه با مواد مخدر« محمود ديني » مشهور به اخوي شهرام شبپره و مجموعهي شبكهي مافياي « آقاي كمالي » و انتخابهاي هوشمندانهي « جهانسوز فولادي » ، موسيقي خوب و مترقي چند گام به تحول اساسي نزديكتر ميشد كه در نقطهي پرش جاي خود را ابتدا به موسيقي آبرومند منوچهر چشم آذر و سپس بلافاصله به ملوديهاي «جُنگ شب»اي و ترانجلسي « فريد شبخيز» اخوي گرامي حميد شب خيز مدير شبكههاي معظم بيگانه سپرد...موسيقي با درايت و هوش مندي مديران براي هميشه زمينگير شد...گرگ به گله زده بود و در آستانهي مرگ ، موسيقي حلال شده بود...
براي من ورود اولين آلبوم آلن پارسونز ، شمايل تمام اين تاريخچه است...
آنسالها ورود نهچندان قاچاق آلن پارسونز ، حيرت مرا و تمام دوستداران موسيقي را برانگيخت...
قطعهي the gold bug آنروزها شهرهي عام و خاص بود...
Alan Parsons Project 1988
آلن پارسونز ، مهندس صدايي بود كه با گروههاي بزرگاي همكاري داشت و از قضا مهندسي آلبوم شاهكار بيتلها ، آخرين آلبوم گروه كه به سرنوشت دردناكاي دچار آمد...آلبوم (abbey road) و يا مهندسي مشهورترين و پيچيدهترين آلبوم پرنخوتترين گروه تاريخ موسيقي بريتانيا كه رگ روشنفكري ايرانيان را به خواب خويش فرو برد...آلبوم The Dark Side of the Moon كه آنروزها فقط قطعهي كوتاه time آنرا به موهبت صبحهاي زود راديو با نام « تقويم تاريخ » ميشناختيم...مديريت ضبط و مهندسي صداي آن آلبوم نيز با آلن پارسونز بود كه پر از پيچيدهگيهاي غيرملموس تنظيم و مونتاژ بود...
اولين آلبوم آلن پارسونز همانروزهايي بيرون آمد كه آثار ژان ميشل ژار روي كاست هاي بينام و نشان تكثير ميشد به نام نوار اكسيژن...و تمام اين خطشكنيها را مديون تلهوزيون و پخش آثاري از اين دست به بهانهي تصاوير ماهوارهاي (ديدنيها) كه بخشي از اين آثار بعدها به ديدنيها معروف شد و يا پخش برخي بر روي صحنههاي ورزشي و نيز به لطف سريالهاي پربينندهي مبارزه با مواد مخدر« محمود ديني » مشهور به اخوي شهرام شبپره و مجموعهي شبكهي مافياي « آقاي كمالي » و انتخابهاي هوشمندانهي « جهانسوز فولادي » ، موسيقي خوب و مترقي چند گام به تحول اساسي نزديكتر ميشد كه در نقطهي پرش جاي خود را ابتدا به موسيقي آبرومند منوچهر چشم آذر و سپس بلافاصله به ملوديهاي «جُنگ شب»اي و ترانجلسي « فريد شبخيز» اخوي گرامي حميد شب خيز مدير شبكههاي معظم بيگانه سپرد...موسيقي با درايت و هوش مندي مديران براي هميشه زمينگير شد...گرگ به گله زده بود و در آستانهي مرگ ، موسيقي حلال شده بود...
براي من ورود اولين آلبوم آلن پارسونز ، شمايل تمام اين تاريخچه است...
آنسالها ورود نهچندان قاچاق آلن پارسونز ، حيرت مرا و تمام دوستداران موسيقي را برانگيخت...
قطعهي the gold bug آنروزها شهرهي عام و خاص بود...
Alan Parsons Project 1988