کیفیت عاطفی یک کلمهی عین دار
فکر کنید در روزی مثل همین روز؛ امروز که به فتوایی پاسور آزاد شد، آغوشهای رایگان هم منع قانونی نداشته باشند. فکر میکنید در کوچههای شهر چه خبر خواهد شد؟ در نهایت خوشبینی، اتفاقهای در خانه، عمومی میشوند. کسی مقوایی با نوشتهی Free Hugs در دست نمیگیرد. چون همه با گرلبوی خودشان به میدان آمدهاند و لابد مبارز میطلبند. ما احتمالن در زمینهی آغوشهای رایگان هم دست به دامان واردات میشویم.«رسم روزگار چنین است.»
*با اجازهی تمام مترجمان انگلیسیدان خبره، من به عنوان یک خبرهی زبان فارسی*، از اینجای متن به بعد، میخواهم Free Hugs را «آغوشهای آزاد» ترجمه کنم.
چه بر سر آغوشهای آزاد وارداتی خواهد آمد؟ زنهای موبلوند مهربان اروپایی، چشم بادامیهای عزیز کرهای، سرخپوستهای داغ آمریکای جنوبی با مقواهایی در دست کنار خیابان میایستند و آریاییها با اسانسهای در دندان گیر کردهی تاتار و تازی و مغول از راه میرسند و آغوشهای آزاد مهربان را به تاراج میبرند. سینهها فشار داده خواهند شد، باسنها لمس میشوند و قوم دهان کف کرده، مهربانی را از میان پاهای بسته، جستوجو میکند. آه! چه غمبار خواهد بود آن روز! آه! چه غمریز هستیم، هنوز! **آغوشهای آزاد زنانه، زخمی و زبون، خواهند گریخت.
لاجرم، «رسم روزگار چنین است.»
*با اجازهی تمام مترجمان انگلیسیدان خبره، من به عنوان یک خبرهی زبان فارسی*، از اینجای متن به بعد، میخواهم Free Hugs را «آغوشهای آزاد» ترجمه کنم.
چه بر سر آغوشهای آزاد وارداتی خواهد آمد؟ زنهای موبلوند مهربان اروپایی، چشم بادامیهای عزیز کرهای، سرخپوستهای داغ آمریکای جنوبی با مقواهایی در دست کنار خیابان میایستند و آریاییها با اسانسهای در دندان گیر کردهی تاتار و تازی و مغول از راه میرسند و آغوشهای آزاد مهربان را به تاراج میبرند. سینهها فشار داده خواهند شد، باسنها لمس میشوند و قوم دهان کف کرده، مهربانی را از میان پاهای بسته، جستوجو میکند. آه! چه غمبار خواهد بود آن روز! آه! چه غمریز هستیم، هنوز! **آغوشهای آزاد زنانه، زخمی و زبون، خواهند گریخت.
لاجرم، «رسم روزگار چنین است.»