قلب پاره...روح شكسته...غرور ريدمون خريداريم
.
.
.
ماه رمضانی جای شما خالی یک شیشه نوشابه خانواده را مزمزه کردم...حالا بچهها رفتهاند دهات...به من گفتند بروم کمک دست...رفتند انگورچینی...باید بنشینند و یکییکی دانه کنند...یکتکه چوب هم نباید جا بماند...دوست داشتم بروم...اما نمیتوانستم...رفقا رفتهاند دهات...و من هم با کمال پر رویی گفتم: فلانی ، امسال مثل پارسال یادت نرود که شکر بریزی؟...همزدنها هم مثل پارسال سرسری نشود؟...جای شما خالی...امسال ماه مبارک رمضان شکمای از عزا در آوردم...یک شیشه نوشابهی خانواده را مزمزه کردم...جای شما خالی رسالت انسانی خود را بهجا آوردم...حالا دوست دارم دوستیکه مدتهاست قول داده، بیاید خانهام و با هم صفحهها را بگذاریم و به پیمانه بزنیم و زندهگی کنیم...حالا یک شیشهی دیگر هنوز سهم دارم...یادم باشد امروز عصر بروم بگیرم...
.
.
ماه رمضانی جای شما خالی یک شیشه نوشابه خانواده را مزمزه کردم...حالا بچهها رفتهاند دهات...به من گفتند بروم کمک دست...رفتند انگورچینی...باید بنشینند و یکییکی دانه کنند...یکتکه چوب هم نباید جا بماند...دوست داشتم بروم...اما نمیتوانستم...رفقا رفتهاند دهات...و من هم با کمال پر رویی گفتم: فلانی ، امسال مثل پارسال یادت نرود که شکر بریزی؟...همزدنها هم مثل پارسال سرسری نشود؟...جای شما خالی...امسال ماه مبارک رمضان شکمای از عزا در آوردم...یک شیشه نوشابهی خانواده را مزمزه کردم...جای شما خالی رسالت انسانی خود را بهجا آوردم...حالا دوست دارم دوستیکه مدتهاست قول داده، بیاید خانهام و با هم صفحهها را بگذاریم و به پیمانه بزنیم و زندهگی کنیم...حالا یک شیشهی دیگر هنوز سهم دارم...یادم باشد امروز عصر بروم بگیرم...