بي تو              

Wednesday, January 30, 2008

intro

این تصویر را به‌خاطر بسپارید...مرد بزرگی بوده است...بزرگ‌تر از آن‌که این روزها قدرش را بدانیم و من همه‌ی آشنایی‌ام با او را مدیون یک نویسنده‌ی دانمارکی هستم...چه‌قدر خوب است این وب‌گردی‌ها...از بازار نشر و قرم‌دنگ‌های گنده‌دماغ وب‌لاگ‌نویس هم که آبی نمی‌جوشد...قطاع‌الانترنت‌ای هم که الی ماشاءالله...پیش‌نهاد می‌کنم به‌جای عضو شدن در سایت‌هایی که فقط اسم کتاب‌ها را برای هم پز می‌دهند و وب‌لاگ‌هایی که دری‌وری از روی دست هم به معنای کتاب‌خوانی سرقلم می‌روند سری به این وب‌لاگ‌های موقر و با شخصیت غیر ایرانی بزنید...ببینید چند تا کامنت دارند...ببینید اصلاً آیا محتوای این وب‌لاگ‌ها بسته به چینه‌دان است؟...
ببنید این بزرگ چه درمورد خودش مرتکب شده است:


من تنها در بی‌حسی جذاب هستم، تنها در جایی‌که هیچ معنای واقعی نباشد.
.
.
.
نمی‌دانم سایت این قلی خیاط چه‌طور تا نیامده برای من فیلتر است...ای 3 نقطه برهرکه بخیل است...آخر این بنده‌خدا که کک به تنبان جمهوری نکرده‌است...یا شاید کون نمروديان حسابی کک‌مک‌ای شده‌است که به خارش‌ای دنگ‌اش دوش‌فنگ می‌شود تا بتاراند پشه‌های در ماورای عقل و شعور اندک خود را؟...يا شايد چون فقط در آدرسش free دارد اين‌طور گه‌ای كرده‌اند؟...لعنت به‌هر مردم‌آزار فیلترگری که نقش قیم دیگران را بازی می‌‌کند...بعد مدت‌ها خوش‌حال شدم که قلی‌خان هم سر و دمب‌اش را یک‌جا گرد کرده است و من هی نباید سرچ بزنم تا رد نوشته‌هایش را بگیرم...اما خودمانیم این سایت‌اش بسیار آماتور و بد طراحی شده‌است...«علی ایحالة» این مطلب دندان‌گیرش را که من یکی کیف کردم.
البته کاش جناب قلی خیاط که این‌قدر زیبا با علم لغت‌شناسی می‌رسند به تشویق نیچه برراه رفتن کمی هم یادمی‌آوردند که اشاره‌ی نیچه به راه رفتن مشاءیون نیز می‌تواند بوده باشد...فیلسوفان یونانی که در حال حرکت و راه رفتن می‌آموختند و فلسفه آموزش می‌دادند...و در حال مشايعت بوده‌اند...پور سینا که بیش‌‌تر دروس خود را در طول سفر و حرکت به شاگردان خود املا می‌کرد نیز از مشاءیون بود.
با تشکر از حبیب که بعد مدت‌ها مرا به‌یاد قلی خیاط انداخت.