سید ممد پالان دوز
آگاهان خبر میدهند: دانشجویان پویشگر در حالیکه تصاویر سید محمد خاتمی را سفت به سینههای خود چسبانده بودند ، یک صدا میخواندند:
تو ناز میکنی
من ناز میکشم
این مملکت کیه؟
انگار پیشِ تو
تو ناز میکنی
من ناز میکشم
این مملکت کیه؟
انگار پیشِ تو
فرقی نمیکنه
کی به کیه؟
کی به کیه؟
.
.
.
نوشتن از وضعیت ح.دال فقط مرا به یاد یک فیلم میاندازد:
تپه ، ساختهی درخشان سیدنی لومت...
دلدل کردن برای دفاع از صیانت آزادی یا نه، استثنا قائل شدن؟...
بهنظر شما ح.دال نقطهی عطف تمرین دموکراسیست؟...
فیلم تپه را دقیق ببینید...خیلی دقیق...بنده برای هر وضعیت خاص ایران از این پس یک فیلم را پیشنهاد میدهم...خواهید دید که اوضاع ما را پیشتر عقلا دیدهاند و خوب دیدهاند...حالا ما نشستهایم و خودمان را فیلم کردهایم...
.
.
.
تپه را من زمانی در کوی دانشگاه دیدم...کاش دانشجویانای که آنروز با من فیلم را میدیدند درسی از این فیلم میگرفتند...افسوس...
تپه ، ساختهی درخشان سیدنی لومت...
دلدل کردن برای دفاع از صیانت آزادی یا نه، استثنا قائل شدن؟...
بهنظر شما ح.دال نقطهی عطف تمرین دموکراسیست؟...
فیلم تپه را دقیق ببینید...خیلی دقیق...بنده برای هر وضعیت خاص ایران از این پس یک فیلم را پیشنهاد میدهم...خواهید دید که اوضاع ما را پیشتر عقلا دیدهاند و خوب دیدهاند...حالا ما نشستهایم و خودمان را فیلم کردهایم...
.
.
.
تپه را من زمانی در کوی دانشگاه دیدم...کاش دانشجویانای که آنروز با من فیلم را میدیدند درسی از این فیلم میگرفتند...افسوس...