مرحبا
قضیه از این قرار است که وقتی من و صبا خانهمان در تهران را- همان خانهی سیدخندان را میگویم- ترک کردیم، نیمی از وسایل و از جمله لباسهای خانم صبا خانم را برجای خود گذاشتیم. ساکن بعدی- علی ناجیان- از لباسهای صبا به عنوان سوژهی عکاسیاش استفاده کرد و حالا این نمایشگاه اسماش شده صبا(انگار).
نه ، جان شما ، به این خلاقیت نباید مرحبا گفت؟...من یکی که حسابی حسودیم شد...
مرحبا آقای ناجیان با این موضوع معرکه...
مرحبا صبای نازنین که عصارهی خلاقیت بودی...
مرحبا مادر صبا که لباسها را جا گذاشتی...
مرحبا به خودم که دارم به یک داستان ناب از دل این موضوع میاندیشم...
نه ، جان شما ، به این خلاقیت نباید مرحبا گفت؟...من یکی که حسابی حسودیم شد...
مرحبا آقای ناجیان با این موضوع معرکه...
مرحبا صبای نازنین که عصارهی خلاقیت بودی...
مرحبا مادر صبا که لباسها را جا گذاشتی...
مرحبا به خودم که دارم به یک داستان ناب از دل این موضوع میاندیشم...