بي تو              

Wednesday, March 11, 2009

بازی وب‌لاگی کردن

تعارف كه نداريم ، كس كش‌تر از رضا شكراللهي دور و بري‌هاي خود او هستند و اين‌را حاضرم توي روي خودش هم بگويم و هيچ باك‌اي هم ندارم...هر از چند به‌گاه‌اي كس و كون‌اش را هم مي‌كشد و كس‌مشنگان‌اي را به دنبال خود مي‌كشد و به قول خودش مي‌خواهد تكان‌اي به سامانه‌ي بي‌ساهاب وب‌لاگ‌ها بدهد...اين جناب (كه خيلي خوب مي‌شد مثلاً همين الان دست به‌كار مي‌شد و يك شكايت عليه من تنظيم مي‌كرد و مرا هم جزو صيفي‌جات مثلاً حساب مي‌كرد تا من هم معناي نگاه انتقادي را قشنگ‌تر نشان‌اش مي‌دادم محض خنده فقط)...اين جناب رفيق‌اي دارد كس‌كش‌تر از خودش به نام داريوش ميم...كه بنده بر خلاف دوست‌مان هيچ علاقه‌اي به كردن‌شان ندارم...چون لزوماً كردن بايد با عشق باشد..
پس اين‌دو تا را «تو دلي» نگاه مي‌دارم و به‌عنوان علي‌البدل براي پنج‌تايي كه بعدتر در پي خواهد آمد باقي مي‌گذارم...

مدت‌ها پيش كه فيلم «پست‌چي هميشه دوبار زنگ مي‌زند» را مي‌ديدم كه فيلم‌نامه بازنوشته و اقتباسي‌اش را شوهر سابق «جسيكا لانگ» يعني جناب «ديويد ممت» نازنين احتمالاً بر الگوي زن سابق نوشته بود...سكانس‌اي نسبتاً طولاني از صحنه‌ي تجاوز جناب جك نيكلسون به جسيكا خانوم اين فيلم دارد كه به گمانم سر صحنه خود ممت هم حضور داشته است تا خوب با آن هم‌ذات‌پنداري كند...به قول قديمي‌ها خب ، جسيكا بد كس‌اي هم ني‌ست...و مال خوب دست آدم مال‌دار بايد باشد...

به گمانم اين صحنه را ديويد ممت مخصوصاً براي هم‌سر سابق‌اش نوشته است تا آن بازي وب‌لاگ‌اي پنج نفري كه دوست داريد از سر نفرت بكنيد درست در بيايد...

اما بي‌آن‌كه بخواهم طفره بروم...پنج نفري كه دوست دارم چنين صحنه‌اي براي‌شان تدارك بدهند و من سر صحنه حضور داشته باشم...چون مسلماً دوست ندارم بازي‌گر آن نقش‌ها باشم و ترجيح مي‌دهم اين نقش واقعي و گرم و اگر شده جنون‌آميز را با هم‌سر خود بازي كنم (عجبا كه چند وقت است هوس يك سكس حرارتي و جنون‌آميز از جنس «ماه ‌تلخ» دارم...)

الف) سيد محسن موسوي تبريزي دادستان سابق كل كشور

ب) محسن آرمين

ج) بهزاد نبوي

د) اسدالله بادام‌چيان

هـ) سيد حسن نصرالله

در پايان رضا شكراللهي و داريوش ميم را به اين مجلس بي‌رياي بكن‌بكن دعوت مي‌كنم