بي تو              

Saturday, March 7, 2009

كوچه‌بازاري

بسم‌رب‌الشهداءوالصديقين....

برخي افراد آن‌قدر عميق‌اند...آن‌قدر بزرگ مي‌انديشند كه با كوچك‌ترين كلمات راس را نشانه مي‌روند و بالا و پايين خال را هم كاري ندارند و هدف حتي متحرك هم باشد به نشان مي‌زنند...در يكي از يادداشت‌هاي روزانه دكتر مهدي خزعلي ، او ،‌ با خوش‌بيني روي به پويش‌اي تك‌نفره آورده است و به‌گمان‌اش هدف متحرك را نشانه رفته است و در ديداري خندانه چنين مي‌نويسد:

من امیدوارم که این بار بایستد و کوتاه نیاید، هر چند معتقدم خاتمی بعد از ریاست جمهوری بدرد دبیر کلی سازمان ملل می خورد، او برای ایران آبروست، فلذا پیشنهاد دادم در مواردی که باید در برابر فاشیسم داخلی ایستاد یا تندی لازم بود کس دیگری در کنار خاتمی این رسالت را بر دوش گیرد و خاتمی سید خندان بماند.

اما در نظري آن خال‌زن مشهور و نامي ، ‌آن كوچه‌بازاري ، كه مثال دادم آن‌قدر دقيق نشانه رفته‌است كه حرف و حديث نمي‌گذارد...او نوشته است:

به نظر حقیر ،بعد از دبیر کلی سازمان ملل به درد ریاست جمهوری میخوره!!!!در ضمن اگه رهبر را راننده فرض کنیم ،رئیس جمهور حداکثر اگزوز ماشینه!!!مگه اینکه خودی باشه،اونوقت شاگرد شوفره!!! من خاتمی رو دوست دارم و حاضرم دلقک کابینه اش بشم و اینقدر جک براش بگم که از خنده غش کنه!


منبع