بي تو              

Sunday, June 14, 2009

محافظت از آتش ِ مُقدّس ِ ترس

جنون ناشي از ترس شديد: زماني‌كه به دنبال دستگير شدن هريك از دشمنان خلق ، خويشان و آشنايان او نيز دست‌گير مي‌شدند، زماني‌كه مردم را فقط به خاطر بي‌احتياطي در بيان كلمه‌اي يا به خاطر اشتباه چاپي در روزنامه‌اي دست‌گير مي‌كردند ، زماني‌كه طرح پارچه‌ها را با ذره‌بين مورد موشكافي قرار مي‌دادند ، واضح است كه همه‌ي اين اقدامات در خدمت اهداف عملي والا انجام مي‌گرفت. هر مورد از دست‌گيري افراد به شعله‌ورتر كردن آتش عظيم ترس كمك مي‌كرد. هر مورد دست‌گيري سوختي براي آتش مرموز شبانه‌اي بود كه بايد تا ابد مي‌سوخت. فقط ترس دايمي بود كه كشور و سيستم را با ثبات نگه مي‌داشت. (روزي در آينده سقوط امپراتوري كمونيستي اين نظريه را ثابت مي‌كرد.) رييس مجبور بود دائماً از اين آتش مقدس محافظت كند و شعله‌ي آن را بلندتر و بلندتر بنمايد. اين آتش هر قدر شعله‌ورتر مي‌شد، اما كشور را به خاكستر تبديل نمي‌كرد.


ص 649 / استالين / ادوارد راژينسكي / مهوش غلامي / انتشارات اطلاعات