Vertical Horison
بد نيست آدم گاهي افق نگاهاش را وسيعتر اختيار كند...دستكم تلاش كنيم با سميولوژي اسقاطي و دمدستيمان به معرفت برسيم...من آدم متعصباي نيستم و چيزي به نام «مقدسات» برايام تنها ارزش عرفي دارد و تنها يك مفهوم لغويست و يك ابزار كار است...يك head light براي كاوش در اعماق غار (cave)هاي تاريخ...تنها يك احترام جمعيست و بس...اگر دقت كرده باشيد براي من ، نبرد با سايهها و سرانجام منجر شدن به خلق استوره (history)ها و آيين لايتناهي بشر (everyman) يك تكنيك براي فهم است...همچون hypnotism دكتر Breuer كه به روانكاوي دكتر فرويد Freud منجر شد...و روانكاوي دكتر فرويد به سوي زبانشناسي Lacan پيچيد...
اما گاه با برخي تحليلها و شاهدهايي مواجه ميشوم كه نميتوانم بر كف و سقف شعور آن نگاه «عجب» نفرستم...
نمونهاش يادداشت زير كه بهنظرم فصلي از يك كتاب عالمانه بايد باشد...كتابي با عنوان دهنپركن و متمركز بر افراد و فضاهايي غلط انداز...بخوانيد:
Sexual Politics in Modern Iran
اين را هم بخوانيد...
اما گاه با برخي تحليلها و شاهدهايي مواجه ميشوم كه نميتوانم بر كف و سقف شعور آن نگاه «عجب» نفرستم...
نمونهاش يادداشت زير كه بهنظرم فصلي از يك كتاب عالمانه بايد باشد...كتابي با عنوان دهنپركن و متمركز بر افراد و فضاهايي غلط انداز...بخوانيد:
Sexual Politics in Modern Iran
اين را هم بخوانيد...