ماريوي قهرمان
وقتي ميم ، ماريو بازي ميكند...از پشت دستانام را دور گردن باريكاش مياندازم و صورتام را به بلبل گوشهاش نزديك ميكنم و از ته وجود نفس ميكشم...سرش را توي گردناش جمع ميكند...غلغلكاش ميآيد...انگشت اشاره را روي مانيتور ميچسبانم و جهشهاي ماريوي جنبش كارگري با آن سبيل و پوشاك كارگر تو چال تعويضروغني ر ا دنبال ميكنم...ماريو تيپ فيلمهاي جوليانو جمّا ست...اين جمّا را مشدد بگو تا تو هم مثل من جگرت حال بيايد...موهاي ميم را ميبوسم و ميگويم:
مورچه ، محافظ شتههاي درختيست...كه در عوض ، شتهها ، بخشي از برداشت شيرهي جان درختان را به مورچهها هبه ميكنند...به اين ميگويند زندهگي مسالمتآميز...كارشناسان براي دفع آفات ِشتههاي درختي ، ارتش پينهدوزها را پيشنهاد ميدهند...اگر مورچه را سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بدانيم ، خب شته هم تكليفاش مشخص است...درخت هم كه اظهر منالشمس است...ميماند پينهدوز...ارتش پينهدوز به نظر تو به چه كساني اطلاق ميشود؟
ميم برميگردد و ميخندد...ميگويد:
امروز غذا چي سفارش بديم؟...و من ياد آن poached eggs منفور ميافتم...
مورچه ، محافظ شتههاي درختيست...كه در عوض ، شتهها ، بخشي از برداشت شيرهي جان درختان را به مورچهها هبه ميكنند...به اين ميگويند زندهگي مسالمتآميز...كارشناسان براي دفع آفات ِشتههاي درختي ، ارتش پينهدوزها را پيشنهاد ميدهند...اگر مورچه را سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بدانيم ، خب شته هم تكليفاش مشخص است...درخت هم كه اظهر منالشمس است...ميماند پينهدوز...ارتش پينهدوز به نظر تو به چه كساني اطلاق ميشود؟
ميم برميگردد و ميخندد...ميگويد:
امروز غذا چي سفارش بديم؟...و من ياد آن poached eggs منفور ميافتم...