بي تو              

Monday, June 4, 2007

دوكتور فوق تخصص ِانعقاد خون آقایِ يا قابض

فريادرسي فوري


دبير محترم آقاى علي‌اصغر اثناعشري گفت شبي هم‌سر-ام به رعاف مبتلا مي‌شود و از دو طرف بيني ، متصلاً خون جريان پيدا مي‌كند و در آن ساعت دست‌رسي به دوكتر نبود و متوجه شدم كه دوام اين حالت منتهي به ضعف مفرط و هلاكت خواهد شد، پس اسم مبارک « يا قابــِضُ » بدون سابقه بر زبان‌ام جاري و آن را مكرر مي‌خواندم ، فوراً خون قطع شد به طوري‌كه يک ذرّه خون ، ديگر جارى نشد.
يك هفته گذشت ، شب خوابيده بودم مرا بيدار كردند و گفتند برخيز كه ايشان باز مبتلا به خون دماغ شده و آن‌چه را كه آن شب خواندى بخوان. برخاستم و همان اسم مبارك را تكرار كردم و خون منقطع شد.
از شرايط مهم اجابت دعا يقين به قدرت بي‌پايان خداوندى است كه فوق ماديات و اسباب است و جميع وسائل مسخّر و مقهور اراده اوي‌اند عنايت حسينى و انتقام از قاتل و كسى كه با شك و ترديد باشد دعايش از اجابت دور است و به‌طور كلى هركس ‍خود را مضطر الى‌اللّه ديد و يقين كرد كه غير ازخدا فريادرسى نيست پس در آن حال هرچه بخواهد به او داده خواهد شد.
در بعضي كتب معتبره نقل شده كه روزي زني بچه شيرخوارش را در بغل گرفته از روى ِپلي كه به روىِ شط آب بود مي‌گذشت ناگاه بر اثر ازدحام جمعيت به زمين مي‌افتد و بچه‌اش در شط آب مي‌افتد، فرياد مي‌زند مسلمانان به فريادم برسيد و قنداقه‌یِ بچه به روىِ آب به حركت آب مي‌رفته و مادر دنبال‌اش ناله مي‌كرد و به مردم استغاثه مي‌نمود تا به جايي رسيد كه مقداري از آب شط وارد قسمتي مي‌شد كه براىِ گردش سنگ آسيا تهيه ديده بودند.
تصادفاً بچه هم وارد اين قسمت شد، مادر ديد الان بچه‌اش هم‌راه آب به زير سنگ آسيا رفته و متلاشي مي‌شود و يقين كرد كه ديگر كسي نمي‌تواند بچه را نجات دهد، آن لحظه كه نزديك فرو رفتن بچه بود سر به آسمان كرد و گفت (خدا) فوراً آب كه به سرعت مي‌رفت ، متوقف شد و روىِ هم متراكم گرديد تا مادر با دست خود بچه‌اش ‍را برداشت و شكر الهي به‌جا آورد.

( اَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ )


داستان‌هاى ِشگفت / نوشته: سيّد عبدالحسين دستغيب