بي تو              

Wednesday, October 31, 2007

RE-member M= 1

مرا نمی‌شناسی. یعنی فعلاً‌ نمی‌شناسی. سعی کرده‌ام لغت‌های خاصی اگر همیشه در دهان داشته‌ام حذف کنم تا بدون سابقه با تو حرف بزنم.

مرا خوب می‌شناسی.

من در وسط یک جنگل سیاه به‌دنیا آمدم. مادرم آن‌جا از زور خون‌ریزی مرد. پدرم در گوشه‌ای چال‌اش کرد. و بعدها آن‌جا شد قرارگاه من و زیباترین محبوب خود. خب تا این‌جا که مربوط به خیلی پیش است، ممکن نی‌ست راه‌نمای خوبی برای شناختن من باشد.
اما کمی اجازه بدهی بیش‌تر مرا خواهی شناخت.