بي تو              

Monday, October 29, 2007

پنجه‌دان‌تاتوره

لطف ‌ان به نکته‌ی انحرافی پینوشه دقت نکنید...

می‌گویند موسولینی علاقه‌ی بسی‌وار زیادی به کاریکاتورهای ژرژت بيساكارو خالق‌اش داشته است...اما این زیاد مهم نی‌ست...یک‌بار پینوشه که پشت‌اش می‌خارد به منشی‌اش می‌گوید: آن دست دراز پلاستیکی که روی‌اش نوشته است: کس نخارد پشت من جز انگشت دست من را بیاور...منشی با ترس و لرز برای تصحیح اشتباه موسی می‌گوید: سرورم، از یک ایرانی جور دیگرش را شنیده‌ام...مس‌اولینی می‌گوید: احتمالاً آن شعر دیگری و برای کارخانه‌ی دیگرست...در همین حین هیتلر دست‌به‌خشتک از در وارد می‌شود...می‌گوید: موسا جان...این لوله‌هنگ‌ای که دم موس‌تراه بود چه‌کارش کردی؟...نکند ژُحودها دزدیده‌اند؟ شنیده‌م: هر خانه‌وار یک‌ای از این موت‌اور سه‌چرخه‌ها دارد و باش آهن گوراژه،‌ Pit-e-Halabi ، روحی شیكس‌ته جمع می‌کند و آب می‌کنند و باش ساچمه درست می‌کنند برای این تفنگ‌های بادی و باش یاکریم شیک‌آر می‌کنند.
موسلی‌نوی می‌گوید: توالت فرنگی که بود...چه شده که ام‌روز هوس توالت سنتی کرده‌ای؟...عادل‌اف هیتلر هم‌این‌طور که این‌پا آن‌پا می‌شد، نیش‌اش چون‌آن باز شد که زیپ شل‌وار هاکوپیان‌اش از درز درآمد و یقه اسکی گولگولی‌اش نمایان شد...
لابد فکر کرده‌اید تا این‌جا بدون هیچ دلیل خاصی چرند گفته‌ام...نه‌خیر...برای این‌که مطمئن شوید، این-گاه را با دقت بخوانید:

لطف ‌اً به عنوان يادداشت خوب دقت كنيد.