مارپيچ رو به درون 1
در مصاحبهي اخير سروش با خانم نوشابه اميري عزيز كه خدا ميداند چهقدر قلم و احساساتاش را دوست ميدارم...سروش به نكتههاي نغزي انگشت ميگذارد...او ميگويد:
مي خواهم بگويم فضيلت در آدمي مقدم است بردين داري. رذيلت هم مقدم است بر دين داري.اما آدم خوب، با دين، خوبي اش افزون مي شود و آدم بد، بدي اش.اين نکته مهمي است. مثل شراب مي ماند.من اين تشبيه را گاه کرده ام. دين مثل شراب مي ماند؛مولوي مي گويد که شراب آدم هاي عاقل را عاقل تر و آدم هاي جاهل راجاهل تر مي کند:"گر بود ديوانه، بدتر مي شود/ گر بود عاقل، نکوتر مي شود".
يعني شراب آدم را برهنه مي کند.اگر عاقل است، عاقلي اش آشکار تر مي شود.اگر رذل است، رذالتش آشکارتر مي شود.اين سخن مهمي است که پشتوانه علمي هم دارد.اين روزها ما کم و بيش مي دانيم که الکل با مغز چه مي کند. پرده اي را که ما در اجتماع به روي خود برهنه مان مي کشيم، پاره مي کند، کنار مي زند و خود واقعي ما آشکار مي شود....
مستي و راستي.
احسنت؛.هنرها هم تا حدودي همين کار را مي کنند. حالابه شما بگويم که از نظر پاره اي از حکيمان، زن با مردها همين کار را مي کند. مرد را روحا برهنه مي کند؛خودش مي کند.
خوب تصور كن:
روح مردي كه دمادم با زنان هرزه برهنه ميشود...مست هم كه ميكند برهنهتر ميشود...چه توصيف آشكار و پنهاناي براي اين مرد سراغ ميتوان گرفت؟...من سالهاست چنين مردي را ميشناسم...
خوب به اين موضوع فكر كنيد تا در يادداشت بعدتر خود باز هم بروم سراغ « مارپيچ رو به درون » و معرفي چنين مرد عجيبي.
مي خواهم بگويم فضيلت در آدمي مقدم است بردين داري. رذيلت هم مقدم است بر دين داري.اما آدم خوب، با دين، خوبي اش افزون مي شود و آدم بد، بدي اش.اين نکته مهمي است. مثل شراب مي ماند.من اين تشبيه را گاه کرده ام. دين مثل شراب مي ماند؛مولوي مي گويد که شراب آدم هاي عاقل را عاقل تر و آدم هاي جاهل راجاهل تر مي کند:"گر بود ديوانه، بدتر مي شود/ گر بود عاقل، نکوتر مي شود".
يعني شراب آدم را برهنه مي کند.اگر عاقل است، عاقلي اش آشکار تر مي شود.اگر رذل است، رذالتش آشکارتر مي شود.اين سخن مهمي است که پشتوانه علمي هم دارد.اين روزها ما کم و بيش مي دانيم که الکل با مغز چه مي کند. پرده اي را که ما در اجتماع به روي خود برهنه مان مي کشيم، پاره مي کند، کنار مي زند و خود واقعي ما آشکار مي شود....
مستي و راستي.
احسنت؛.هنرها هم تا حدودي همين کار را مي کنند. حالابه شما بگويم که از نظر پاره اي از حکيمان، زن با مردها همين کار را مي کند. مرد را روحا برهنه مي کند؛خودش مي کند.
خوب تصور كن:
روح مردي كه دمادم با زنان هرزه برهنه ميشود...مست هم كه ميكند برهنهتر ميشود...چه توصيف آشكار و پنهاناي براي اين مرد سراغ ميتوان گرفت؟...من سالهاست چنين مردي را ميشناسم...
خوب به اين موضوع فكر كنيد تا در يادداشت بعدتر خود باز هم بروم سراغ « مارپيچ رو به درون » و معرفي چنين مرد عجيبي.