بي تو              

Tuesday, June 23, 2009

m like media

آل احمد مي‌گفت پاي هيچ عهدنامه‌ي ننگين‌اي امضاي هيچ آخوندي ني‌ست...بي‌آن‌كه بر محل اعراب اين نكته‌ي نغز سيد انگشت بگذارم و با فرض صحت چنين مدعايي ، جمهوري آخوندي اسلامي در طول تاريخ پربار خود قريب به اكثر كنوان‌سيون‌ها و قطع‌نامه‌ها و پيمان‌نامه‌هاي خوش‌نام جهاني از جمله حقوق بشر را امضاء كرده‌است كه قريب اكثر آن‌ها را نيز زير پاي گذاشته است...اگر هيچ آخوندي دست‌اش به امضاي هيچ عهدنامه‌ي ننگين‌اي آلوده نبوده است اما با نغض امضاهاي خود صدق گفتار خود را بارها و بارها زير پاي گذاشته است...چنين است تحريم‌ها و نگاه‌هاي هيولاوش به دولت و مردمان ايران درطول سي سال چنان‌كه با وجود عناصر مؤثر ايراني در سازمان عريض و طويل گوگل باز هم از محروميت‌هاي آنان مصون نبوده‌ايم...

سال‌ها بود به‌خاطر حضور پكيح‌هاي باكيفيت و كانال‌هاي تله‌ويزيوني اروپايي حرفه‌اي هم‌چون TPS فرانسه و يا POLSAT لهستان ، هات‌برد عملاً به سلطان ديگر satellite-ها تبديل شده بود...اما با وجود هكرهاي حرفه‌اي و شكستن encoding كانال‌ها و دست‌رسي آسان كشورهاي جهان سوم به آن‌ها از جمله ايران به مرور اين پكيج‌ها نيز از هات‌برد رخت بر بستند...حُسن هات‌برد براي مخاطب ايراني در پوشش قوي (strong beam) آن در كشور بود چنان‌كه مشهور بود با ديش‌هاي با شعاع 80 و يا 90 سانتي‌متر‌ و نيز در حياط خانه‌ها ، كانال‌هاي مربوطه را به سهولت دريافت مي‌كند و خانواده‌ها ديگر نگراني بابت جاسازي در پشت‌بام‌ها و نگراني از لو رفتن و برخورد قانوني با آن‌ها نداشتند...اما با كوچ پكيج‌هاي پربيننده و حرفه‌اي عملاً هات‌برد به قبرستان كانال‌هاي تن‌فروشان و كانال‌هاي محلي و سمساري‌ها بدل شد...نيم‌چه اعتباري هم اگر اين ماه‌واره تا به امروز براي خود داشته است فقط از صدقه سري شبكه‌هايي حرفه‌اي از جمله cnn و bbc و voa ، zdf و arte بودند كه هم‌چنان به‌صورت راي‌گان در دست‌رس بوده‌اند...اما درست از يك ماه قبل از انتخابات شبكه‌ي مشهور cnn يعني پس از پوشش لحظه‌به‌لحظه‌ي انتخابات آمريكا دست‌رسي راي‌گان آن نيز ، پا پس كشيد و چنان‌نكه ام‌روز نيز از جرايد و خبرگزاري‌ها از پوشش لحظه‌به‌لحظه‌ي آن شبكه‌ي معظم خبر مي‌رسد، باز امكان دست‌رسي وجود ندارد...حال جور خلاء رسانه‌‌هاي آزاد و بي‌طرف را طبعاً شبكه‌هايي هم‌چون bbcpersian بايد بكشند...كه آن‌هم با ادبيات غالب بريتانيا كه سهل را ثقيل مي‌نمايد و ثقيل را راحت‌الحلقوم و آن‌چنان در لغات باكره چنگ مي‌اندازد كه شرت‌اش دربيايد...
تو گويي فقط مشكل انتخابات تبريك نگفتن رقبا بوده ‌است و مدتي كارشناسان محترم روي همين نكته‌ي بليغ انگشت مي‌گذارند...كه البته پوشش لحظه‌به‌لحظه‌ي صادق صباوار و اعتبار غلط‌-انداز اين رسانه‌ي معظم فقط بنده را به ياد وب‌لاگ‌هاي الكي اسم‌دركرده مي‌اندازد، بدبختانه تنها مرجع رسمي همين بي‌بي‌سي مي‌شود كه آن‌هم در تله‌ي آف‌سايد گير مي‌كند و با فركانس‌هاي معيوب خنثي مي‌‌شود و از اخته‌گي نيز مي‌افتد و به همان مخنث‌اي‌ش رضايت مي‌دهيم...رقيب بي‌كلك ، voa ، هم آخرين نفس‌اش را در تفسير خبر چالنگي شوخ‌طبع مي‌زند و زرت‌اش را نمي‌خواهد به اين راحتي قمسور كند...پس تا اين‌لحظه يك شبكه براي مرجع آزاد و تحليل‌هاي درست و نگاه منصف و چشم‌انداز دقيق براي من باقي مي‌ماند و آن شبكه‌ي معظم « الجزيره » است كه خب من چيزي از عربي‌اش نمي‌دانم و به همان زبان آشناي خودم بسنده مي‌كنم كه انصافاً مجريان مسلط و گزارش‌گران دقيق‌اي هم دارد...دوست عرب‌ام از العربيه نيز تمجيدهايي غيرحرفه‌اي داشت...كه بعيد مي‌دانم نسخه بدل و خواهرزاده‌ي voa منبع موثق و دقيقي باشد؛ اگر آن مثل قديمي را به‌ياد آوريم كه بچه‌ي حلال‌زاده به دائي‌اش مي‌رود...مگر اين‌كه آن شبكه هم مانند ديگر رسانه‌هاي بي‌گانه حرام‌زاده باشد...

مخلص كلام اين‌كه مُرديم از بس‌كه ما را كشتند...مرديم از بس‌كه بي‌رسانه‌ مانديم...اگر رسانه به همين تصاوير موبايل‌هاست و breaking news سر ميدان فاطمي و سبزي دور گردن حاج ابوالقاسم فردوسي‌است كه خب بنده تسليم‌ام...اگر هم به تحليل‌هاي آب‌دوغ‌خياري نسخه ايراني bbc است كه باز هم دست‌هايم بالاست...وگرنه ما را به همان خير الجزيره بس باشد...في‌الحال...