دلايل من از گذشته
1)
جو دان بيكر (دَريوس جدبرگ) در آنزمان كه ما تصوري از پلوتونيوم نداشتيم...وقتي به شدت آلوده بود در يك جلسه جمعي تكههايي از آن را از كيفاش در آورد...در حاليكه به شدت از رنج و مرض ناشي از تشعشعات راديواكتيو برخود ميپيچيد دو تكه پلوتونيوم ربوده از مركز انرژي هستهاي را به هم نزديك كرد و فرياد زد اگر اين دو را بر هم بكوبم چه ميشود؟...وحشت همه، از جمله ماي مخاطب را فراگرفت...در آنزمان از ارتعاش سيمهاي گيتار برقي مور مورمان ميشد...يعني فاجعهي چرنوبيل هم همينطور بود؟...
2)
مدتها از همان روز گذشت كه همهمان با موفقترين سريال دهه هشتاد بيبيسي چرت ميزديم و قسم ميخورم اگر روح «اما كرهيون» نبود ، همين خاطرهي كمرنگ گيتار الكتريك «اريك كلپتون» هم در ذهن هيچكدام نميماند...
3)
همين پارسال بود كه بيبيسي دوباره اين سريال را بازپخش كرد...و من دوباره ، تنها به يك دليل ، باز ميديدم...اينبار اما بيحضور صداهاي ماندگار وطنام...
4)
اكنون نيز دوباره نواي اريك كلپتون را ، تنها به يك دليل ، باز ميشنوم...
.
.
.
5)
يك دليل:
سره سالاري
6)
يك دليل:
نامهاي در جواب بهترين دوست شنونده از جانب بهترين دوست گوينده
جو دان بيكر (دَريوس جدبرگ) در آنزمان كه ما تصوري از پلوتونيوم نداشتيم...وقتي به شدت آلوده بود در يك جلسه جمعي تكههايي از آن را از كيفاش در آورد...در حاليكه به شدت از رنج و مرض ناشي از تشعشعات راديواكتيو برخود ميپيچيد دو تكه پلوتونيوم ربوده از مركز انرژي هستهاي را به هم نزديك كرد و فرياد زد اگر اين دو را بر هم بكوبم چه ميشود؟...وحشت همه، از جمله ماي مخاطب را فراگرفت...در آنزمان از ارتعاش سيمهاي گيتار برقي مور مورمان ميشد...يعني فاجعهي چرنوبيل هم همينطور بود؟...
2)
مدتها از همان روز گذشت كه همهمان با موفقترين سريال دهه هشتاد بيبيسي چرت ميزديم و قسم ميخورم اگر روح «اما كرهيون» نبود ، همين خاطرهي كمرنگ گيتار الكتريك «اريك كلپتون» هم در ذهن هيچكدام نميماند...
3)
همين پارسال بود كه بيبيسي دوباره اين سريال را بازپخش كرد...و من دوباره ، تنها به يك دليل ، باز ميديدم...اينبار اما بيحضور صداهاي ماندگار وطنام...
4)
اكنون نيز دوباره نواي اريك كلپتون را ، تنها به يك دليل ، باز ميشنوم...
.
.
.
5)
يك دليل:
سره سالاري
6)
يك دليل:
نامهاي در جواب بهترين دوست شنونده از جانب بهترين دوست گوينده