سورتمه روي متن
شب است و گزمهگان خر خر ميكنند و خميازهها به اشك نشسته است...فعلاً كمي از توماس برنهارد داشته باشيد تا من دقيقتر بنويسم كه دلام از دست چهچيزهايي باز خون است...چند وقت است به ترجمه گير ندادهام...چند وقت است سراغ ترجمهي نمايشنامه نرفتهام...خودتان را با توماس برنهارد گرم كنيد...
نويسندهاي كه خيلي به او جفا شده است...اگر بدانيد اين حضرت آقا از كدام دسته نويسندهگاناست كه آب را با آفتابهاش زمين ميگذاريد و دست از كوئيلو برميداريد و دور لني رومان گاري خيط ميكشيد...از عالم هپروت پيش از غروب و پس از طلوع و قبل از اذان و ديالوگهاي «ماندگار» آن !!!!!!!!!!!!!!!!!! برميداريد و دوباره آفتابه را دست ميگيريد و محتوياتاش را بر فرق مبارك ميپاچيد و الغوث گويان و عطشان ، به ديار باقي ، به قدر وافي ، وفات خواهيد نمود...
شما را نمودهاند با اين سليقهسازيهاشان...از دست رفتهايد...يك فكري به حال خودتان بكنيد...هيچ لينك و هيچ نوشتهاي از مرحوم برنهارد نميدهم تا خودتان « اكتيولي »* به خدمتاش در آييد...يك سورپرايز برايتان دارم...
نويسندهاي كه خيلي به او جفا شده است...اگر بدانيد اين حضرت آقا از كدام دسته نويسندهگاناست كه آب را با آفتابهاش زمين ميگذاريد و دست از كوئيلو برميداريد و دور لني رومان گاري خيط ميكشيد...از عالم هپروت پيش از غروب و پس از طلوع و قبل از اذان و ديالوگهاي «ماندگار» آن !!!!!!!!!!!!!!!!!! برميداريد و دوباره آفتابه را دست ميگيريد و محتوياتاش را بر فرق مبارك ميپاچيد و الغوث گويان و عطشان ، به ديار باقي ، به قدر وافي ، وفات خواهيد نمود...
شما را نمودهاند با اين سليقهسازيهاشان...از دست رفتهايد...يك فكري به حال خودتان بكنيد...هيچ لينك و هيچ نوشتهاي از مرحوم برنهارد نميدهم تا خودتان « اكتيولي »* به خدمتاش در آييد...يك سورپرايز برايتان دارم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* از اين پس لحن يك وبلاگنويس را انقدر مسخره ميكنم تا گه اش بزند زير دماغاش
* از اين پس لحن يك وبلاگنويس را انقدر مسخره ميكنم تا گه اش بزند زير دماغاش