بي تو              

Sunday, December 13, 2009

تاپ تاپ ناسبام

خانوم جه‌ي‌ن كمپيون از آن‌دسته زنان فيلم‌ساز است كه عصباني‌م مي‌كند...جنس زنانه‌گي‌ش آزارم مي‌دهد...درست مانند زنانه‌گي فروغ كه آزارم مي‌دهد...اما دوست‌اش دارم...چون مي‌داند چه دارد...روضه نمي‌خواند...صاف مي‌رود سر اصل حرف...جه‌ي‌ن كميپون نيز به همان‌گونه...نمي‌توانم دوست‌اش نداشته باشم...چون فكر دارد...به شدت به او و آثارش احترام مي‌گذارم...فيلم‌سازي‌ست كه مي‌داند دنبال چي‌ست...حالا من يا با او موافق باشم يا نباشم...فيلم پيانوي ايشان از آن دست فيلم‌هاي آزاردهنده‌ي دوست‌داشتني‌ست...يك انتقام‌گيري زنانه و جاه‌طلبانه است كه درست تيرش را به سينه‌ي من مرد مي‌نشاند...مردانه درد مي‌گيرد...چون زنانه شليك مي‌كند...اگرچه با جهان‌بيني فيلم‌ساز مشكل دارم...اما فيلم به تمامي معاني آن است...ميناكاري دقيقي دارد...نگاه دارد...حرف دارد...مي‌پرسد...پاسخ مي‌دهد...عصباني مي‌كند...به فكر فرو مي‌برد...و از همه مهم‌تر سينماست...
.
کوتاه، جوراب شی‌یر سیاه، کفش سیاه با پاشنهء تیز و . . . بلافاصله یاد آن بوسه ای افتادم که دوست نازنین ما اکبرگنجی از خانم ناسبام دریافت کرده بود (چه بوسهء شیرینی می بایست بوده باشد از چشم بندهء حسود!). مارتا ناسبام یکی از برجسته ترین فیلسوفان آمریکا است. تخصص او کلاسیک های یونانی و فلسفهء اخلاق است اما در مورد همه چیز نوشته است، از جمله جزییات بدن تماماً برهنهء هاروی کایتل در فیلم «پیانو» اثر جین کمپیون. نوشته هایش بسیار دل‌نشین و همه فهم است. در مقالهء معروفی، او جودیت باتلر را به خاطر زبان اجوج مأجوج آکادمیک به باد تمسخر می گیرد (تا اندازه ای هم بی انصافانه)