بي تو              

Friday, December 11, 2009

Hijab is Dignity *

16 آذر ، بيمارستان لاله ، داخلي / خارجي
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از راننده‌اي كه ما را به سمت بيمارستان مي‌رساند اوضاع و احوال خيابان‌ها را پرسيدم...راننده از توي آينه هراسان جواب سربالا داد...خوددار گفت: آقا لايه-‌به-‌لايه مامور توي خيابان‌هاست...من خودم مي‌دانستم...خودم ديده بودم...اما اين‌جور مواقع بايد واژه‌ها را در چشمان مردم سرزمين‌ام كند‌كاشت كنم...مردم را كمي دقيق‌تر رصد كنم...
ادامه داد: ولي فكر كنم گفته‌ن از ساعت 4-3 همه بيان...اصل كاري اون‌موقع‌س...

دانش‌گاه در حجاب برزنت فرو رفته بود تا ميم.ت را كه سخنان‌اش به طعم شعار مشهور قاتل و باطل چاشني بود در حجب شرم‌‌گين مأموران فرو برد و ما را از خواب 30 سال صنم‌دوستي بي‌دار كند...پاره كردن عكس آن قائد عظيم‌الشان واكنش ستاينده‌گان سبز آن فقيد را نيز در بهت سكوت فرو برد و حتي شيخ اصلاحات دست‌پاچه از بدنام کردن اعتراضات واقعی و حقیقی مردم پس از انتخابات فرمود...

اما من خسته از تيك‌تاك 2-1 بعد ظهر بيمارستان ، به چهره‌‌اي آشنا خيره ماندم كه در راهروي بيمارستان مدام مرا مي‌پاييد...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* اگر چشمان خويش را بر ديوارها خوب بدوزيد هنوز اين شعار قديمي را مي‌بينيد...