بي تو              

Monday, November 24, 2008

توانا بود هرکه وب‌لاگ‌اش بیش


خدایی‌ش ببینید این دو دختر ( این و این ) چه‌قدر ناب می‌نویسند...چه‌قدر عالی قد می‌کشند که باید گفت بعضی‌ها که خزعبلات‌شان را برای هم سینه چاک می‌دهند و قربان چشمان بادامی هم می‌روند، باید باید باید از قلم‌ خودشان خجالت بکشند...اگر این نمونه‌های خوب را نداشتیم می‌گفتم ، خب پدیده‌ی گه‌ریدرنویسی هم برای خودش عالمی‌ست...
جان ننه‌تان نگویید از حسادت ‌است که عوق‌ام می‌گیرد...حسادت چه؟...حسادت که؟...این‌همه بی‌مایه‌گی فقط به حساب این‌که وب‌لاگ خانه‌‌ی شخصی‌ست؟...اگر شخصی‌ست پس با منتشر کردن‌اش و ترافیک کردن‌اش و برای هم بوق بوق زدن ، به حریم شخصی دیگران تجاوز نکنید...مثل این ماشین عروس‌ها که خیابان را می‌بندند...که چه؟...خب می‌خواهیم خوش باشیم...آن‌وقت هم‌این خوش‌ها به راه‌بندی رزمایش آرامش غر می‌زنند...انگار که رزمایش «کُس» سلب آسایش نی‌ست.

کسی‌که یک خط درمیان به آن مطالب بی‌ارزش جسارت‌آمیز!!! لینک می‌دهد ، دور از جان دیگران گه می‌خورد که این نوشته‌های خوب را هم گه‌ریدری کند...

این بود انشای من...
.
.
.
بی‌ربط:

ام‌روز جلسه بررسی چه‌رایی استعفای شیروانی در خانه سینما و بررسی مشکلات صنفی فیلم‌سازان کوتاه نشان داد چه‌قدر بالغ‌ایم...حظ کردم از این‌همه حماقت...حظ کردم...