!!!!!!!!!!!!!
یکی برگشته این را نوشته...شاید هم بر نگشته باشد و مستقیم روبه جلو نوشته باشد...ولی ببین چه نوشته؟...من هم یادداشتی روی مطلب اشتراک گذاشته دادم تا مشترکان بنده هم بخوانند...اما کمی فکر کردم و یادم آمد این موضوع انگار نمیخواهد تمام شود...پس هم لینک آنرا و هم یادداشت خودم را در وبلاگ ضمیمه میکنم...
آیا راوی متن این اختیار را ندارد دست کم جای خودش نفس بکشد؟ جای خودش بخندد؟ جای خودش تعجب کند؟ این حرف یک کمی زیادی قدیمی شده...یک متن دموکرات به علائم نگارشی آن نیست...حق انتخاب حق زاویه دید...حق جای خود فکر کردن را هم باید به راوی داد...همینکه توی مخاطب قضاوت میکنی درباره من راوی یعنی اینکه کسی اختیار را از تو نگرفته که میگویی: جای من تعجب نکن...پس متن سلبی نبوده...سلب را ما در ذهن خود میسازیم...به قول فضلا باید حق را برای راوی هم «قائل بود»...عجب
آیا راوی متن این اختیار را ندارد دست کم جای خودش نفس بکشد؟ جای خودش بخندد؟ جای خودش تعجب کند؟ این حرف یک کمی زیادی قدیمی شده...یک متن دموکرات به علائم نگارشی آن نیست...حق انتخاب حق زاویه دید...حق جای خود فکر کردن را هم باید به راوی داد...همینکه توی مخاطب قضاوت میکنی درباره من راوی یعنی اینکه کسی اختیار را از تو نگرفته که میگویی: جای من تعجب نکن...پس متن سلبی نبوده...سلب را ما در ذهن خود میسازیم...به قول فضلا باید حق را برای راوی هم «قائل بود»...عجب