بي تو              

Thursday, July 23, 2009

مويه مكن مادرم

وقتي مراسم سهراب اعرابي را مي‌بينم...جگرم آتش مي‌گيرد...ببين توي مرگ هم تفاوت از كجا تا به كجاست؟...خويشان ندا كجاي‌اند؟...عمه‌جان كو؟...خاله خانوم دستار سياه بر شانه نينداخته؟...
ندا جان ! چشمان‌ات خيره بر پاشنه‌ي كدام در هيز مانده است؟...چشمان‌ات به سوز ِ كدام متن ِخوش‌خوان ِكدام مجري آتش مي‌زندم؟