بي تو              

Monday, July 20, 2009

آهوي وحشي

آهوي وحشي / فرامرز اصلاني


الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست چندین آشنایی

دو تنها و دو سرگردان دو بی کس
دد و دام‌ات کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یک‌دیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم

که می‌بینم که این دشت مشوش
چراگاه‌ای ندارد خرم و خوش

که خواهد شد بگویید ای رفیقان
رفیق بی‌کسان یار غریبان

مگر خضر مبارک‌پی در آید
به یمن همت‌اش کاری گشاید

چو آن سرو روان شد کاروان‌ای
ز شاخ سرو می کن سایبان‌ای

لب سرچشمه‌ای و طرف جو-ای
نم اشک‌ای و با خود گفتگویی

به یاد رفته‌گان و دوست‌داران
موافق‌ گرد با ابر بهاران

چو نالان آیدت آب روان پیش
مدد بخش‌اش ز آب دیده‌ي خویش

نکرد آن هم‌دم دیرین مدارا
مسلمانان مسلمانان خدا را

مگر خضر مبارک‌پی تواند
که این تنها به آن تنها رسان