بي تو              

Saturday, July 18, 2009

fake movement

خيلي عجيب است براي من:
چه‌طور تحليل‌گران اين تعداد محدود «معترض خياباني» را جمع مي‌بندند و «ملت متمدن» ايران مي‌نامند؟...چه‌طور اين تعداد معتضران پاي‌تخت‌نشين را نماينده‌ي ملت متمدن برمي‌شمارند كه ابدا اهل خشونت نيستند و براي گرفتن حق خود به‌صورت مسالمت‌جويانه اعتراض خواهند كرد؟...چه‌گونه است كه موقع راي‌گيري به‌دنبال راي‌هاي خفته بودند اما اكنون همان‌ها را فراموش كرده‌اند و نمي‌دانند چند درصد از اين خفته‌گان به مدنيّت مثالي‌شان پاي‌بندند يا خير؟...آيا اگر آن‌ها هم به ميدان وارد شوند همين‌گونه سبز و متمدن خواهند ماند؟

خيلي عجيب است براي من:
چه‌طور مدام بر پيش‌بيني‌ناپذيري ملت متمدن ايران تأكيد مي‌شود و باز اين «ناپذيري» نكته‌ي نغز و مثبت تحليل ايشان است؟...چه‌گونه بر اين نامشخص‌اي مي‌توان برنامه داشت؟...


خيلي عجيب است براي من:
چه‌‌‌طور نقش هاشمي بهرماني در تاريخ سي‌ساله‌ي ايران يك‌باره يك مثبت بزرگ شد و محافظه‌كار مثبت‌اي هم از آب در آمد؟...و باز بر كول همين محافظه‌كار نشسته‌اند از او انتظار سواري دارند؟...


براي من عجيب ني‌ست:
وقتي پيش‌بيني‌ناپذيري ايراني را در گذشته‌هاي دور و در ادب فارسي‌مان «بوقلمون‌صفتي» ياد كرده باشند...چه براي يك‌تا-اي خويش با كفش به «نماز جماعت» خويش...براي ميت خويش...مي‌ايستد...و با «شراب خام» ِتقلبي ِياران‌اش جان‌اش به‌باد مي‌دهد...