بي تو              

Sunday, October 18, 2009

دوست‌داشتني‌ها

شايد عادت بدي باشد ولي توي زنده‌گي‌م دوست داشتني كم دارم...اما آن‌هارا هم كه دارم از ته دل دارم...تنها سرمايه‌ي من همين دوست‌داشتني‌ها هستند...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد « سعدي » را دوست نداشته باشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد آن چشمان عاشق مغموم و هميشه مست « سارا پاكارد » را تا لحظه‌ي مرگ ويران نكرده باشد...هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد آن‌قدر با آن فيلم زار نزده باشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد « نيش » حضرت جورج روي هيل را ديوانه‌وار دوست نداشته باشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد خواب و خوراك‌اش « ياساجيرو ازو» هميشه نازنين نبوده نباشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد با كلمات « شريعتي » نگريسته باشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد با داستان‌هاي « چخوف نازنين » بي‌تاب نشده باشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد براي ديدن يك‌بار « صادق هدايت » آن‌قدر پركنده نباشد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد با شنيدن آواز« نوش‌آفرين » اين‌طور پرپر نشود و اصلاً شايد از ته دل بخندد...

هيچ‌كس به اندازه‌ي من شايد مانند پرنده‌ي كاميكازه با ديدن تصوير « سوفيا لورن » خودش را به ديوار استتيك نكوبيده باشد...

شايد عادت بدي باشد...اما دوست داشتني‌هاي من همين‌قدر كم‌اند و همين‌قدر ديوانه‌سار...