ديروز صبح دو روزنامه همميهن و شرق را خريدم تا نظري بر کيفيت آنها بيندازم...بيش ازهرچيز از سرمقاله خوب محمد قوچاني خوشحال شدم...اگرچه با همان الگویِ شکستخوردهیِ پيشين قوچاني يعني «ما آمدهايم که بمانيم» نوشته شده است اما از اصطلاح مشهور رمون آرون يعني « تماشاگر درگير» نيز بهجا آورده شده است...يعني تنها يک ناظر بيتفاوت هم نه...اگرچه مقالهیِ محمد قوچاني يک مونتاژ خوب از نوشتههایِ ديگران بود...و با اينکه بقایِ نشريه ميتواند چيزي سوایِ ادعایِ دعوت بهبازگشت روشنفکران به زهدان خود يعني مردم باشد تا ايشان با رويکرد-اي مردمي ( امي و نه امل) مخاطبان گستردهتري را جذب کنند...با هر بينش و هر سمت و سويي ، گيريم در پس پردههایِ مخملين هم که باشد باز به گمانم حرکت خجستهايست و بايد از آن حمايت کرد...با نگاهاي گذرا ميتوان همميهن را از اين لحاظ موفقتر دانست...شايد در آغاز ، يک «جامجم» غيردولتي بهچشم آيد...اما شک ندارم مسوولين محترم نشريه با گوشه چشمي بر آموزش مردمي و ادبياتي ملموستر طيف وسيعتري را به دنبال خود خواهند کشاند، به شرط آنکه افراط-اي در کارنباشد و پايگاه نخبهگان را از دست ندهند...به قول دوستي به ورطهیِ هوچيهایِ پاپاراتيزيک نغلتند.