بي تو              

Sunday, June 17, 2007

پ.ن:

عزيز خواننده‌اي برایِ من پيک‌اي فرستاده است و معصومانه پرسيده‌است:

يعني تو هم مانند اين نسل‌اي که ازشان نوشتي چنين بدبختي‌هايي داري؟

ممنون از دوست ناشناس‌ام...

فقط يک جواب كوتاه به تو دوست خوب بدهم:

من اين نسل را دوست دارم...چون در حال و هوایِ آن‌ها خودم را غوطه‌ور ساخته‌ام... و به‌ترين دوستان‌ام از چنين خصوصيات‌اي برخوردارند...آدم‌هایِ معتاد...خلاف‌‌كاران و روشن‌فكران آواره...دوستان من هستند...
مي‌نويسم چون ديدن زنده‌گی ِآدم‌هایِ ته‌نشين‌شده‌یِ نابغه آزارم مي‌دهد و تا توان داشته باشم و در حد بضاعت خودم تصوير ابلهانه‌اي که دنيایِ اطراف‌ام در شناخت آنان دروغين از خود ساخته است را مخدوش خواهم کرد. همين و بس.
همين‌قدر مي‌توانم بگويم که خود من در خانواده‌اي بي‌سر و صدا بزرگ شده‌ام و يک زنده‌گي آرام و بي‌هيجان داشته‌ام...باز هم متشکرم.