بي تو              

Saturday, May 2, 2009

امكانات يك سفر


خب تا پست قبل لابد فهميده‌ايد كه من اين حوالي نيستم...نپرسيد كه جواب‌هاي سربالا مي‌دهم...

من اين‌جا نيستم يعني نيستم به ضرورت رديف و قافيه...

مثل سرفصل‌هاي يك فيلم‌نوشت مي‌توانيد به روز و داخي و خارجي (مثل ان حضرت بيرون جا و تو ) بخش‌ام كنيد و بنا به موقعيت شبانه‌روز بخش‌تر كنيدم و تا مي‌توانيد از جزييات بي‌ربط صحنه‌بندي‌ام بپرهيزيد كه به كار هيچ كارگردان‌اي نمي‌آيد...مي‌گذارم هركس به طبع دل‌پذير و ذوق فريبنده‌اش كارگرداني‌ام كند...


هستم يعني اين حوالي نيستم...

خيال‌انگيزتر است كه قصه سر هم كنيد كجاي جغرافيا هستم؟...يكي چند امكان پيش رو هست...يكي به كشور مطبوع‌ام بريتانيا كوچيده‌ام...به خفت نداري...يا شايد دل‌بسته به روياها و حضور در بي‌بي‌سي‌فارسي...كعبه‌ي آمال‌ام!!!!!!!!!...من اين امكان را به شرطي دوست دارم كه امكان عكس يادگاري با لورد التون جان يا ديدار با لي‌لي آلن داشته باشم...پس از تأييد هرگونه سر ،‌ دست ،‌ پا يا يك بله يا خير ساده هم امتناع مي‌كنم...

هستم يعني اين حوالي نيستم...


چند امكان پيش رو هست...يكي مدتي در تعطيلات بين‌ راه‌اي باشم براي مهاجرت دائم...يكي مثل تركيه كه مثلاً الهه هيكس‌اي كسي مرا با بال‌هاي فرشته‌گون‌اش بكوچاند تا مرز صداي آمريكا براي افشاگري‌هاي احتمالي آينده...اين گزينه اگرچه محال مي‌نمايد اما با وجود هركه‌هركه‌اي بودن و حضور سنگين تي‌شرت‌هاي خونين‌اي كه هرآن استعداد يك حماسه را دارند هيچ بعيد ني‌ست يك وب‌لاگ كه بيش‌تر آي.اس.پي ها فيلترش كرده‌اند اين بالقوه‌گي را داشته باشد...نكته‌ي عميق‌اي‌ست اما به كار من كه هميشه به‌دنبال فرصت‌هاي بالفعل خود بوده‌ام نمي‌آيد...تازه جايي‌كه من باشم هيچ بعيد ني‌ست توان گفت‌گوي تله‌فون راه دور را به‌اين راحتي نداشته باشم...اين هم هست...

هستم يعني اين حوالي نيستم...


چند امكان پيش رو هست...يكي مدتي به‌ضرورت شغل‌اي خودم را در بيشه‌زاري حبس كرده باشم تا فقط خلق كنم...طرح دور از ذهن‌اي‌ست كه زنده‌گي غريب من بيش‌تر به آن حاشيه‌نشيني‌هاي براتي‌گان مي‌آيد كه اگرچه مي‌خواست هم دور باشد اما گوشي تله‌فون فراموش‌اش نمي‌شد...چون حوصله‌ي قبض تله‌فون را ندارم و مدتي‌ست قبض موبايل‌ام هم نپرداخته‌ام تا يك‌طرفه شود و بعدش به‌كل قطع شود بل‌كه من هم ايرانسل‌اي بشوم...پس احتمال ضعيف‌اي‌ست اين فرض بيشه‌نشين‌اي...

هستم يعني اين حوالي نيستم...