بي تو              

Thursday, September 10, 2009

با آقای گنجی چه بايد کرد

.
.
.
تغيير استراتژی در مبارزهء سياسی برای آقای گنجی که همفکران و همقطاران اصلاح طلبش متأسفانه اجازه ندادند در نقش قهرمان محبوب و مبارز راه آزادی به آرام و قراری برسد امری عادی ست. همقطاران آقای گنجی بعد از هشتاد روز اعتصاب غذای تاريخی او و شکست سنگينی که به قيمت مرگ و زندگی خود بر پيکر استبداد وارد کرد، از روی اعتقاد يا از سر حسادت آن قدر گفتند و نوشتند، دوران قهرمانی در عصر پست مدرنيسم سپری شده، که آرامش قهرمان را سلب کردند. آقای گنجی از خير قهرمانی گذشت، اما لباس روزنامه نگار ساده هم ديگر به تنش تنگ بود. برای اثبات شايستگی خود به مقاله های فلسفی، اجتماعی و سياسی از ديدگاه عدالت جويانه رو آورد و اکنون چند سالی ست که با اطناب کلام از حقوق زنان، کودکان، رودخانه ها، کوهها، درياها، همجنس گراها، و اخيرأ از کرويت زمين و سفيدی برف به طور خستگی ناپذيری دفاع می کند. در بارهء انرژی آبی، بادی، هسته ای و شيوه های اخذ ماليات از مردم چهار گوشهء جهان و صرف آن در امور عمرانی با نظرداشت به اولويتهای پست مدرن جهان کنونی هم آقای گنجی تا کنون راهکارهای علمی وعملی مفيد و مقرون به صرفه ای پيدا کرده و به سمع و نظر اهل فن رسانده است. در همهء اين دقايق و چالشها البته ايشان ازمبارزه با رژيم "سلطانی" هم غافل نيست، مگر زمانی که مثلأ به هاليوود دعوت می شود و به اقتضای فرصت مجبور است از جنايات اسرائيل در غزه برای چهره های برچستهء سينمای امريکا از جمله وارن بيتی و بانو صحبت کند، يا درMIT به ديدن آقای چامسکی برود و با توضيح دربارهء چگونگی پيدايش القاعده به دست لابی صهيونيستها در امريکا تحسين اين زبان شناس برجسته را برانگيزد، يا در نيويورک به صرف "افطاری" با مارشال برمن به رستوران رود و در ادامهء برنامهء صداگيری از موتور سياست ابوطياره ای به نام ايران دمی هم به ديالکتيک تاريخ و مسايل حاد و مبرم آن در سپهر انديشهء اين فيلسوف مارکسيست يهودی بپردازد و با او دربارهء "تجربهء مدرنيته" تبادل نظر کند.
.
.
.
عزيز معتضدی