شعرهاي زندان
روي عكس كليک كن
« آنچه از آميزش جميع سنتهاي متحرک و جامع و پرقدرت به وجود آمد ، شعر را از صورت ساده کلامياش در آورد و در ميان هنرهاي ديگر يلهاش کرد. براين مجموعه رنگين بيفزاييد نفوذ شعر و آواز سرخپوستي را ، شعر مرکب از وزن و بيوزني را و شعر توأم با موسيقي را و شعري را که کاريکاتور و مضحکه شعر واقعي است ، ولي خود سراپا شعر هم هست چراکه جد و هزل و مصيبت و طنز را در هم ميآميزد و معجوني از تمام هنرها را در وجود و باحضور شعر اعلام ميکند. اين شعر از ادبيات تودهها، از رجزخواني و خطاب و مقابله و محاکات و نمايشنامه ، شعر و نثر رسمي و تراژدي و کمدي منتهاي استفاده را ميکند و چيزي تحويل ميدهد که تمام روح و تن آدمي را موقع ارايه دادن به حرکت در ميآورد. »
.
.
.
« براي امثال آلن گنيزبرگ و جروم راتنبرگ ، ديگر شعرخواني ساده مطرح نبود، بلکه آواز و رجز هم مطرح بود و براي امثال فرلينگتي آلت موسيقي هم مطرح بود و بعدها در محافل مختلف آميزهاي از آلات مختلف و شعر و رقص و فرياد هم مطرح بود ؛ و بهويژه گروهي از سياهان مجبور بودند شعر را بدل به نوعي فرياد عليه بيداد اجتماعي بکنند. »
رضا براهني / شعرهاي زندان / تهران 1358، امير کبير / صص 41-40
.
.
.
« براي امثال آلن گنيزبرگ و جروم راتنبرگ ، ديگر شعرخواني ساده مطرح نبود، بلکه آواز و رجز هم مطرح بود و براي امثال فرلينگتي آلت موسيقي هم مطرح بود و بعدها در محافل مختلف آميزهاي از آلات مختلف و شعر و رقص و فرياد هم مطرح بود ؛ و بهويژه گروهي از سياهان مجبور بودند شعر را بدل به نوعي فرياد عليه بيداد اجتماعي بکنند. »
رضا براهني / شعرهاي زندان / تهران 1358، امير کبير / صص 41-40