برایِ اردشير رستمي
جفتي ميپرد به زير دستام انگار كه كار به تمامي بلرزد ميان دستام شَست تویِ گاهي كه كنار هيچ ميرود به زير بالش آنچنان كه دير ميروزد تویِ شوش صدها بار ميرود وقتي ميپيچد آنچنان كه مهتاب را سردي بگيرد از شبي سرد كه ميخندد آنجا جفتي را ديدم دوباره جفتي با هوا يكي شد كه ميخلد سوار دو پا رویِ خندههایِ موازیِ مخزن پر آب كه باروت را ميپيچاند رویِ سردیِ شلوار نازك هواخورده تا دم آب برود تا تویِ زابور تویِ دردي جانكاه كه جفتي نميشناسد كه چهگونه از هوا ميبلعد ترانه را كه ميشفيرد كه ميخريده تا ميپريده كه بتواند ميزبيده آره يعني بله جفتي را ديدم كه چهگونه خودش را برایِ اردشير رستمي كه ميخواهد دستاناش را به دور كمر احتياج حلقه كند و با صدایِ اوج بزغالههایِ تویِ دشت كه ماهور ميخوانند و جفتي ميپرند رویِ هوا كه بلند بلند با داش نازال كه ميپيچيد دور ميدان الوندي كه بار كند تمام قفلها را من و مهدي رستمي جفتي بپريم رویِ ديوار پشت مخزن سادهیِ هوا كه با باروت ابراهيم كه ميخواست برود پشت شاسي كه ديوار تنه داده بود رویِ قبر من كه با طبلههایِ پشت خزانه تاس بريزم و تویِ گوش تيز تو نعرههایِآهو را پس و پيش كنم و من جفتي جفتي ميخندم هنوز.
جفتي ميپرد به زير دستام انگار كه كار به تمامي بلرزد ميان دستام شَست تویِ گاهي كه كنار هيچ ميرود به زير بالش آنچنان كه دير ميروزد تویِ شوش صدها بار ميرود وقتي ميپيچد آنچنان كه مهتاب را سردي بگيرد از شبي سرد كه ميخندد آنجا جفتي را ديدم دوباره جفتي با هوا يكي شد كه ميخلد سوار دو پا رویِ خندههایِ موازیِ مخزن پر آب كه باروت را ميپيچاند رویِ سردیِ شلوار نازك هواخورده تا دم آب برود تا تویِ زابور تویِ دردي جانكاه كه جفتي نميشناسد كه چهگونه از هوا ميبلعد ترانه را كه ميشفيرد كه ميخريده تا ميپريده كه بتواند ميزبيده آره يعني بله جفتي را ديدم كه چهگونه خودش را برایِ اردشير رستمي كه ميخواهد دستاناش را به دور كمر احتياج حلقه كند و با صدایِ اوج بزغالههایِ تویِ دشت كه ماهور ميخوانند و جفتي ميپرند رویِ هوا كه بلند بلند با داش نازال كه ميپيچيد دور ميدان الوندي كه بار كند تمام قفلها را من و مهدي رستمي جفتي بپريم رویِ ديوار پشت مخزن سادهیِ هوا كه با باروت ابراهيم كه ميخواست برود پشت شاسي كه ديوار تنه داده بود رویِ قبر من كه با طبلههایِ پشت خزانه تاس بريزم و تویِ گوش تيز تو نعرههایِآهو را پس و پيش كنم و من جفتي جفتي ميخندم هنوز.