تقویم تاریخ
شصت هزار سال پیش در چنین روزی یک اورانگوتان معروف به «شیرینگوتان» با استخوانی تیشهای بر فرق عاشقاش معروف به «فرهادگوتان» کوفت. چهراکه به او گفته بود دماغ قلمی. و در مسلک گوتانیان دماغ قلمی یک فحش است.
شیش هزار سال پیش در چنین روزی حضرت آدم وقتی از بساط عرقخوری با شیطان به منزل برمیگشت با قفل جدید مواجه شد و شب را با اورانگوتانای معروف به «لیلی گوتان» عشقبازی کرد.
شیشصد سال پیش در چنینروزی شیخ ممد حافظ شب چهلم زیارت شاچراغ یک تار موی شاخه نبات را آتیش زد ، اما خودش جز جیگر شد. بعدها شهریار شعر او را تکمیل کرد با این بیت معروف که آمدی جانم به قربانات ولی حالا چهرا.
شیش ماه پیش در چنین روزی ...به دلیل اینکه همهچیز کامپیوتری شده بود و در این تاریخ ویروس مای لاو به جان مرکز دیتا افتاد ، اطلاعات مورد نظر پاک شد.
شیش روز پیش در چنین روزی ، ایرزا هوس بازی «کوت خراب» کرد... و یاد آن الک چاقای کرد که زارپ به جای اینکه روی هوا بقاپد به پیشانیاش کوفته شد و شاخ کرگدنای درآورد.
شیش ساعت پیش، ایرزا توی خواب ، یاد خوابهایی افتاد که هرچه فكر میكند يادش نمیآید.
شیش دقیقهی پیش ایرزا تصمیم گرفت یک پست بنویسد.
شیش ثانیه پیش ایرزا هنوز مشغول نوشتن بود.
شیش هزار سال پیش در چنین روزی حضرت آدم وقتی از بساط عرقخوری با شیطان به منزل برمیگشت با قفل جدید مواجه شد و شب را با اورانگوتانای معروف به «لیلی گوتان» عشقبازی کرد.
شیشصد سال پیش در چنینروزی شیخ ممد حافظ شب چهلم زیارت شاچراغ یک تار موی شاخه نبات را آتیش زد ، اما خودش جز جیگر شد. بعدها شهریار شعر او را تکمیل کرد با این بیت معروف که آمدی جانم به قربانات ولی حالا چهرا.
شیش ماه پیش در چنین روزی ...به دلیل اینکه همهچیز کامپیوتری شده بود و در این تاریخ ویروس مای لاو به جان مرکز دیتا افتاد ، اطلاعات مورد نظر پاک شد.
شیش روز پیش در چنین روزی ، ایرزا هوس بازی «کوت خراب» کرد... و یاد آن الک چاقای کرد که زارپ به جای اینکه روی هوا بقاپد به پیشانیاش کوفته شد و شاخ کرگدنای درآورد.
شیش ساعت پیش، ایرزا توی خواب ، یاد خوابهایی افتاد که هرچه فكر میكند يادش نمیآید.
شیش دقیقهی پیش ایرزا تصمیم گرفت یک پست بنویسد.
شیش ثانیه پیش ایرزا هنوز مشغول نوشتن بود.