بي تو              

Wednesday, April 23, 2008

باورتان نمی‌شود مطلب جنجالی داشته باشم؟...نفرمایید...حالا خواهید دید

@
دوست عزیز ناشناسی به مطلب جالبی اشاره کرده است...می‌فرماید این لینک‌های آینه بغل وب‌لاگ یکی دو تا از وب‌لاگ‌های دیگر من است...آهای نویسنده‌گان محترم این وب‌لاگ‌ها بنده بی‌تقصیرم خودتان بیایید شهادت به یگانه‌گی وب‌لاگ خود بدهید و بفرمایید ، که می‌خواهند پرونده‌ی وب‌لاگ مرا سنگین کنند...مگر بی‌کارم چند تا وب‌لاگ داشته باشم؟...هان؟
.
.
.
@
به‌زودی راجع به فیلم «من همانم که مادرت را گایید» خواهم نوشت...جرأت دارید تا آن زمان چیزی بنویسید... فیلم‌های خیلی خوبی به دست‌ام رسیده است...رفیقی دارم که می‌گوید: ای‌رزا این‌ها راست کار توست...مستند تاریخ‌چه فیلم‌های پورنو یکی‌ش...به مرور از همه آن‌ها خواهم نوشت...فعلاً اسم‌شان را نمی‌آورم...توصیه اخلاقی به محسن آزرم می‌کنم حتماً چیزی راجع به این‌ها توی شهروند امروز بنویسد تا بنده و اعوان و انصار مثل دانکی حظ ببریم...می‌خواهم به یک مووسه دولتی بروم و آن‌جا را تسخیر کنم و فیلم سالو را روی پرده نمایش بدهم...تخم دارید هم‌چین کاری بکنید؟...بنده که خود از برادران ارزشی هستم خواهم کرد...مگر بنده چی‌م از سردار زارعی کم‌تر است که می‌گو‌یند خودکشی‌ش کردند...قول می‌دهم مشتری ثابت جنده‌خانه (وب‌لاگ؟) ارزشی بنده بشوید...السلام علیک صفار داداش...
.
.
.
@

In your book Drugs are Nice, I noticed a lot of people after reading your work write letters to you saying they want to spend time with you and sometimes have sex with you. After reading it I kind of feel like that too. Do people still write you a lot of letters expressing their want to spend time with you and to have sex with you? Do you still meet people because of their letters?
?Got any weird ones lately


این اولین سووال از «لیزا کریستال کارور» است...خاطرتان هست؟...اصلا این خانوم را می‌شناسید؟...نمی‌شناسید؟...به درک...نشناسید...