بي تو              

Friday, November 28, 2008

Lingotal

در word formation مبحث‌ای راجع به کلمات در هم ادغام‌شده داریم...مانند چه؟

Brunch که از ادغام breakfast و lunch است...

Drunkard که از ادغام drunk و brancard است...

Motel که از ادغام motor و hotel است.

بله درست حدس زدید منطورم چمدان‌واژه‌هاست: Portmanteau

به‌نظر شما جدای از این‌که لغات را به‌جای گواریدن و هضم کردن فقط مثل سقز می‌جویم و آخرش دفع کنیم آیا با آمیزش آن‌ها نیز چیزی به‌درد بخور برای خود ساخته‌ایم؟...نترسید از اسب و خر ، یابو و قاطر می‌زایند...


به‌جای دعوای بی‌هوده بر سر این‌که کی متولی کی‌ست؟...به‌جای کوبیدن پیر و پاتال‌ها و بنگاه‌داران زبان فارسی...به‌جای وحشت از ویراستاران بی‌نوشته که همیشه در ادبیات با تک‌ماده قبول شده‌اند...به جای هراس از انجماد زبان...بگذارید این مادر مرده ، زبان فارسی ، همین‌طور حرام‌لقمه به زنده‌گی‌ش ادامه دهد...کار از توصیه و ره‌نمود گذشته است...نه مقاومت درست است نه آغوش گشودن برای‌اش راه حل درستی‌ست...
اجازه بدهید مثال یک روستا را بزنم:

عزیزان جهاد کشاورزی (در این‌جا فرهنگستان زبان فارسی) همت کرده‌اند و برای یک روستا نهرهای سیمانی ساخته‌اند تا آب‌ها بی‌هوده هرز نرود...خب کار خوبی‌ست...اصولی‌ست...اما چه اتفاقی افتاده‌است؟ کناره‌های آن‌جوها که سبزی و زنده‌دلی روستا از همین پیچ ‌واپیچ رود و سبزه‌ها و درختان دورتادورش بوده‌است حالا همه‌گی خشک شده‌اند...دیگر روستا ، آن زیبایی و آن بدویت روستایی را ندارد...خب اشکال‌اش چی‌ست؟...مشکل‌اش این‌است که همین برادران عزیز جهاد کشاورزی تزریق‌های دیگری انجام داده‌اند، در طرح کمربند سبز خود از درختانی استفاده کرده‌اند که در اوج زیبایی بوده‌اند...ولی..همین ولی همیشه کار دست ما داده است...ولی این درختان برای مناطق حاره‌ای بوده‌اند...برادران عزیز جهاد کشاورزی، ابدا پیش‌بینی یک سرمای وحشت‌ناک را نداشته‌اند...و بالاخره یک سال تمام درختان با سرمایی شدید خشک شد...

عبدالمجید مجیدی مثال روستا را برای کشورش به‌ترین گزینه برای تحلیل وضعیت اقتصادی می‌دانست...بدبختانه درباره‌ی زبان فارسی هم باید رجوع کنیم به بستر روستایی زبان...مراقب باشیم سیل نبردش؟...به آبادانی آن فکر می‌کنید؟...مراقب باشید همین چارتا درخت را هم خشک نکنید؟