بي تو              

Wednesday, March 18, 2009

هر روز يك نام‌گانه‌

هرسال به‌دنبال «حول حالنا»-ايم...به‌دنبال پريدن از بدبختي‌ها-ايم...پي گذريدن از گذرنا-هاي تنگ و ترش‌ايم...سوي هجرت از غم‌ها-ايم...

ما مردمان 365 روز جشن‌ايم...هر روز يك نام‌گانه‌ايم...هر فرصت براي پاكوفتن با زمين‌‌ايم...

ما مردمان نه قرباني كه قربان‌صدقه بوده‌ايم...از سر شكم‌سيري نبوده هرگز شادي‌هامان...

مرگ ر ا به آفرين‌گان مي‌آميخته‌ايم...مرده‌گان‌مان هميشه بوده‌اند...نه به سوگ...نه به آه...نه به دريغ...مرده‌گان‌مان هماره با ما زيسته‌اند...

ما حق شادي داريم...ما حق پاكوفتن براي نو شدن داريم...

ما بايد براي شادي رنج را در پستوي خاطرات سه قفله كنيم...

فردا آخرين پنج‌شنبه‌ي سال است...فردا براي رفته‌گان ، آمده‌گان را نو نوار مي‌كنيم...

براي شادي خويش كه حق مسلم زيستن‌مان است از غم‌هاي حكومت‌چرانان مي‌گذريم...

از روي تَش دولتي‌ها مي‌پريم...از براي شادي مي‌جنگيم...

روزهاي آخر سال فرصت خوبي‌ست براي آن آقابالاسرها كه براي حكم‌راني خويش هميشه به سوگ‌مان مي‌نشانند...فرصت خوبي‌ست براي بيلاخ نشان دادن به همه‌ي غم‌پروران...

من برخلاف خيلي‌ها كه غر مي‌زنند بر اين شلوغي‌ها و خريد و بازخريدها...براي نونوار شدن‌ها...من نيك مي‌بينم...من براي شادي جنگيدن را سخت نيك مي‌بينم...

نگذاريد عصب و خون در تن خسته‌تان رخنه كند...نگذاريد غم هم‌خانه‌تان باشد...براي شادي خويش با غم‌ها هم‌پنجه شويم...بگذاريم شعارمان هميشه نفرين بر غم باشد...

بله من اكنون شعار مي‌دهم...من دروغ مي‌بافم...من خود فريب‌ام...اما هراسي از شادي ندارم...شادي را به قلب‌ام دعوت مي‌كنم...و از آن‌چه حاكمان مي‌خواهند مي‌پرهيزم...من براي شادي مي‌جنگم...

سال نو بر همه‌ي شادنوشان...شادخواران...شادپوشان...شادزيان...شادانديشان...مبارك باد...